من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.