یک جایی صف اتوبوس وایساده بودم یک خانمی صورتش کمی سوخته بود، انقد بقیه نگاش کردن آخرش یه آقایی گفت آخی صورتت چی شده دخترم
خانمه هم برگشت گفت آقا شما کچل هستید، چهاربار بهتون بگن آخی چرا کچل شدی، دیگه روت نمیشه بیرون بیای. فکر کن شاید من تمام توانمو جمع کردم اومدم بیرون، شما مگه مبخوای مشکلمو خل کنی که می پرسی؟
یهو بقیه هم آدم شدن و نگاهشونو دزدیدن. یک خانمی هم برگشت گفت من پلکم پف داره، صورتمم نسوخته، بخدا تا غصر ده نفر بهم میگن پلکتو عمل نمیکنی؟!!
و همه شروع کردن خاطرات مشابه تعریف کردن.
میگم که، همه یک از یک بدبخت تریم اما متاسفانه بجای فرهنگ سازی در زمینه معلولین، در زمینه محیط زیست، در زمینه احترام به همدیگه، فقط در زمینه ی گرفتن پاچه ی همدیگه فرهنگسازی کردیم