سلام
خواهری نمیدونم چرا حس کردم هنوز دوستت داره که اقدامی نکرده مردای بداخلاق دلشون یه نفرس من خودم شوهرم اخلاقش بشدت تنده و خوب میشناسم
محاله غرورشونو بشکنن محاله کوتاه بیان ولی خدامیدونه چقد دوست داره برگردی !
گناه داره خودتم گناه داری
انشاالله به حق امام حسین زندگیت خیلی خوب بشه
مَرده دیگه خیلی سخت نگیر باهاش راه بیا
منم شوهرم خیلی اخلاقش تنده ولی خیلی دوسش دارم وقتی عصبانی میشه بیشتر دلم براش میسوزه😢
چی بگم والا،خودش دنبال وکیله،اینکارشم از رو سادگی انجام داد چون ازدواج دومش بود،اولی بهش خیانت کرد،پدرو مادرم نداره که بنام اونا میزد با خودش فکر کرد اگه بنام این زن بزنه به نفعشه، که اونم طمع کرد تا بنامش کرده بعد از چندوقت سرناسازگاری گذاشته میگه طلاق میخوام مهریه اولیه رو هم داره میده فکر کنم
میدونم شما چی میگی اما ب اندازه ایی بگیره ک اون آقا هم بتونه بعدا زندگی کنه باور کن بعصی از دخترای امروزی برای فرار از شرایط خونه پدری حالا سختگیرایشون یا ....اولین کسی ک میاد خواستگاری جواب مثبت میدن با این طرز فکر ک اگه خوب لود ک زندگیمونو میکنیم اگه نبود مهریه مو میگیرم میرم مستقل زندگی میکنم
یکی از هم محله ایی هامون زنش رفت مهریشو گذاشت اجرا پسره از فکر و خیال اینکه چجوری مهریشو جور کنم بدم بدبخت شدم ایست قلبی میکنه و مادرش الان دوساله عزا داره خانومش با خیال راحت ازدواج مجدد گرده من میگم خدارو خوش نمیاد ب اندازه مهریه بگیرن خانوما ک اقایون هم ب خاک سیاه نشینن
نمیخوام توهین کنم اما دختری ک خونه پدری یه سکه از نزدیک ندیده میاد میگه ۱۰۰ تا سکه بده حب انصافا خوب چیزیه من میگم بسته ب شرایط پسر یه مبلغی رو بگیره رصایت بدن
متاسفانه خانوما میگن مهریه رو بگیر نفقه بگیر نصف اموالو بگیر مگه اومدید غارت کنید زندگی طرفو ...
من تو اطرافمون دیدم آقا ۵۰ سالشه خانومش با دو تا بچه رفته درخواست مهریه داده نصف اموالم میخواد حتی مرده گفته نصف مهربت ۵ میلیارد میشه نقد بدم بقیشو قسطی باز خانوم قبول نکرده آقا هم افسرده شده میگه حاصل یه عمر جون کندنمو قانون میگه بده ب زنت منم باید بعد یه عمر برم کارگری من نمیدونم تقصیر کدوم بیشتره ولی گاری ک خانومه میکنه اصلا انسانی نیس
ما توافقمون بر این بود من نصف مهریه ببخشم و بچه با من باشه این قضیه تو طلاق نامه ذکر نشده بود و این به خاطر حماقت خودم بود بعد هفت سال بچه رو از من گرفت هیچ وقت روز آخر دادگاه رو یادم نمیره بچه رو کشید و برد من همونجا بریدم یه خانومی که مشاور دادگاه بود بهم گفت دو راه داری یا باز شکایت کن که چون قانون با پدره شکایتت رد میشه یا رو بقیه مهریه ت اقدام کن من تمام حساب‌های همسرم رو میدونستم با قلدری اقساط مهریه رو پرداخت نمیکرد رفتم دادگاه روی مهریه و حق اجرت المثل اقدام کردم اجرت المثل من اون زمان اندازه پول یه آپارتمان هفتاد متری تو غرب تهران میشد حساب اصلیش که دسته چک داشت رو مسدود کردم تا مجبور بشه رضایتم رو بگیره آپارتمان رو گرفتم حضانت دائم و محضری و حق خروج از کشور دخترم رو گرفتم بقیه مهریه رو بخشیدم و رضایت دادم
سلام داستان زندگیمو تعریف کنم همه کیف میکنن ک چ لیلی و مجنونی.....ولی واقعیت بداخلاق بود و زود عصبانی میشد از طرفی مردسالار بود و همیشه میخواست حرف حرف خودش باشه و زن غلام حلقه ب گوشش...وقتی دعوا میکردیم تا ۱۰ روز و دوهفته هم قهر میکرد یعنی حساب کنم بیشتر زندگیمون ب قهر و دعوا گذشت باوجود این مشکلات خیلی گذشت و صبوری میکردم دیگه اواخر کم آوردم نتونستم
نمیدونم چی بگم. خودتون بهتر شرایط رو‌میدوند.
به هرحال همه تلاش خودتون رو قبل اینکه جدا بشید انجام بدید که بعداً دیگه تو خلوت خودتون فکرو خیال نکنید.
طلاق درسته تو یه سری شرایط بهترین راهکاره ولی تو درصد زیادی از مواقع هم روح هر دو طرف از بین می‌ره و دیگه آدم اول نمیشن
توافق بهتره ولی خیلیا با زبون خوش ب توافق نمیرسن مجبورا قانونی اقدام کنن و در پروسه ی دادگاه و طلاق ب دعوا و لجبازی ختم میشه ...من الان مهریه رو توافقی گرفتم بیشترو بخشیدم حق تصنیف هم نخواستم ولی تو این مدت چن بار گفتم جهیزه منو بده نداده گفته برو قانونی اقدام کن
