ممنون عزیزم،ازت خوااااهش میکنم ب خودت وبچت کمک کن وتو لجنزار افسردگی وغم وانرژی منفی غرق نشو
ببین من شرایطم یجورایی مث تو بود تو سن کم ازدواج کردم ب اصرار خانوادم با مردی م اصلا دوستش نداشتم واخلاقامون باهم جور نبود واتفاقا بااختلاف سنی زیاد ،بعد از ازدواج هرذوز خدا کارم شده بو گربه ومقایسه با دوستام وهمکلاسیام زمان گذست اونام ازدواج کردن ولی من دیگ ادم سابق نشدم انقدر غرق افکارم شدم انقدر نق زدم ک زندگی مشترکم هم نابود کردم درسته شوهرم دوست نداشتم وسنم برا ازدواج خیلی زود بود اما وقتی ک واردش شدم میتونستم برای بهتر زندگی کردن خودم هم ک سده ب خودم کمک کنم رو روابط بین خودم وهمسرم کارکنم میتونستم زندگی گرمی درست کنم میتونستم شاد تر زندگی کنم خیییلی خیییلی میتونستم ها ای کاش ها
تو چندسال پیش منی راهی ک من رفتمو تو نرو انقدر غر زدم انقدر رو نکات منفی تمرکز کردم انقدر مقایسه کردم ک از همسرم یه دیو ساختم اونم نکات مثبت داشت اما من خودم زندگیمو بی احساس وسرد وبی روح کردم همیشه رابژه دو طرفست اینو یادت باسه بخشیش مربوط ب طرف مقابل بخشیش هم ما سهم داریم خانواده هامون ک ب ما بد کردن نزار ما بدی اونا رو برای بچه هامون تکرار کنیم وقتی بچه ای تو خانواده ی گرم وبااحساس بزرگ نشه اون پدرومادر بهش ظلم کردن ما مسیول بوجود اومدنشونیم پس وظیفمون اینه ک مادری شاد وپرانرژی وتوانمند باشیم تو اگ یکم ب سور ونشاط برگردی ویکم ازراهکارای شیطنت امیز برای شوهرت استفاده کنی مطمین باش اونم مرد دوسدار واستقبال میکنه وبهت دوجه بیشتری میکنه مردا اززنای پرانرژی وسرحال خوششون میاد خودتو دوست داشته باش وب خودت احترام بزار نتیجشو حتما میبینی