مادرشوهر وپدرشوهرم اومده بودن خونمون شربت درست کرده بودم پدرشوهرم نصفشو نخورد گفت میبرم پایین میخورم.بعد نگو برده بود لیوان از دستش افتاده بود شکسته بود من سه دست لیوان داشتم مادرشوهرم عییییین همون لیوانو دو دست داشت ولی اومد بهم گفت هرجا پرسیدم تکی نداد برات یدونه بخرم😐من بودم واقعا روم نمیشد و اصلابهش نمیگفتم شکسته یکی از برای خودم بهش میدادم
یبار توی یه ظرف پیرکس عسل داد عسل و با ظرفش برداشتم آخرش مادرشوهرم گفت واسه خودت یبار هم یه ظرف پلاس ...
ای بابا چویی از تو بعیده منم بعد از یکسری از حرکات مادرشوهرم که بهم برخورد چندتا پیش دستیاشو ندادم کردم زیرگلدونی😐😂😂😂کریستال ساده هم هستن برای زیرگلدونی خیلی مناسب بود😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊