2777
2789


عشق رو با تمام سلول های بدنم حس کردم

غیر قابل وصفه

همدمی دارم که پاره ی وجودمه

روحم به روحش گره خورده

پشتیبان و تکیه گاهمه

درست مثل یه متکای گرم و نرم تو یه شب زمستونی بهم گرما میبخشه

مثل یه فنجون چای زیر کرسی خونه پدری بهم لذت میده

مثل خواب عمیق یه صبح بارونی وقتی که مدرسه میرفتم و اون روز تعطیل بود، بهم آرامش میده

دستای گرمش که دور کمرم حلقه میشه بهم امنیت میده

تو سختی های زندگی کنار هم رشد کردیم...روحمون بزرگ شد

تو روزهای شادی کنار هم از دنیا لذت بردیم

باهمدیگه گریه کردیم...از ته دل خندیدیم

بیست ساله که این احساسات نه تنها مثقالی کم نشدن، بلکه روز به روز بیشتر و عمیق تر شدن

ما کنار هم اوتقدر احساس کمال و خوشبختی داشتیم که حاضر شدیم قید یکی از بزرگترین رسالت ها و اهداف ازدواج رو بزنیم...

ما بنا به دلایلی باهم توافق کردیم که هرگز بچه دار نشیم

و اینگونه شد که بعد از بیست سال لذت پدر و مادر شدن رو تجربه نکردیم و نخواهیم کرد

اما کیفیت زندگیمون انقدری بالا هست که این خلا رو در زندگی حس نکنیم و روی تصمیمی که گرفتیم بمونیم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عشق یه بخشیش اینه که بتونی از عیب و ایراد های طرف بگذری و اینقد دوسش داشته باشی یا ندید بگیری یا بتونی باهاش کنار بیای و فداکاری نسبت بهش داشته باشی.و از اینکه همیشه پیشت باشه و جلوی چشمت زده نشی.اگه تونستی پس عاشقشی

کامنتا رو بخون و بعد تصمیم بگیر:) کاش هیچوقت نخاسته بودم این خاسته رو

میدونم خیلی سخته))))) ولی میگن زندگی بدون عشق معنای نداره ان شاءالله هر انچه خدا خودش میدونه سر راه ههمون قرار بده🫠

بلاخره تو کوچه ماهم عروسی میشه🥲
میدونم خیلی سخته))))) ولی میگن زندگی بدون عشق معنای نداره ان شاءالله هر انچه خدا خودش میدونه سر راه ...

ارهههه ... البته اگ مث ماها نشه.. 

عاشق خودت باش اینجوریه ک همیشه زندگی در جریانه.. بزار عاشقت باشن ولی تو عاشق خودت باش؛ همه یروز به این حرف میرسن.

میدونم خیلی سخته))))) ولی میگن زندگی بدون عشق معنای نداره ان شاءالله هر انچه خدا خودش میدونه سر راه ...

چقد شبیه منی 

منم قبل عاشق شدنم آرزو داشتم عشقو تجربه کنم ولی الان میگم ای کاش هیچ وقت ندیده بودمت 

منی که ساعت ۱۰ هفتا خواب میدیم الان بیدارم وخوابم نمیاد چرا؟چون بعد دوماه یه ساعت دیدمش اونم نه کامل فقط هر از گاهی که حواسش نبود یه نگاهی بهش میکردم که مبادا متوجه نشه 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز