2777
2789
عنوان

نگه داشتن بچه شش ماهه🙁

| مشاهده متن کامل بحث + 449 بازدید | 46 پست
میدونستین معنی بهشت زیر پای مادران هست اشتنباه فهمیده شده این جمله به این معنی هست ک اولاد از خدمت ب ...

نه راستش بهش از این جهت فکر نکرده بودم اما خوبه همین الانم با گفتن شما از این منظر هم بهش نگاه کنم 

آدما متفاوتن دیگه.یکی از فامیلای پدرم بود که مادرشوهره میرفت خونه پسرش.هر شب خودشو نوه تو یه اتاق بو ...

منم مادرشوهرم خیلی خیلی حوصله داره شصت و خورده ای سالشه ولی بچه رو میگیره دیگه نمی‌ده باور کن یک ماه بمونه پیشش مونده هر چقدر پسرم اذیت کنه 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چون پرسیدی میگم=مامان من تا حالا یه سیخ واسه من جابجا نکرده.خودش همیشه قبل ازدواج با غیظ میگفت تو هووی منی و به این حرفش باور داشت و رفتارهای عجیبی میکردو میکنه. با خوشحالیم ناراحته.چیزی میخرم احساس میکنم میخواد خفم کنه.وقتی بهش گفتم باردارم،سرم چشم چرخوند که چشم بابات روشن و بعد با ناراحتی از پبشم رفت.دوران بارداریم چشمم به در و تلفنم خشک شد که یه حالمو بپرسه.برای زایمانم تمام کارهامو خودم کردم و یخچالم و بقیه کارهای مربوط به مواد غذایی و... کردم که بعد زایمان احتیاج به کمک نداشته باشم .یه هفته زایمانم اومد دست به سیاه و سفید نزد در عرض یک هفته اینقدر ریخت و پاش کرد که همه چیز تموم شد تا گفتم مامان به همسرم میگم خرید کنه و باهم انجام بدیم گفت من دیگه باید برم کار دارم.خودم غذا میپختم .بچه رو با همسرم دوتایی نگهداری میکردییم و هر چی فکرشو کنی.انگار هتل 5ستاره اومد یه هفته و رفت.اینارو گفتم که بدونی چقدر بدترش هست و خیلیاشو نمیدونی.

شما شیش ماهه اس من از دو روزگیش تا الان که دوسالشه کسی نیم ساعت نگهش نداشته ،یبار دخترم مریض شد پونزده شب فقط دوساعت خوابیدم ،بعد انگاری کرونا گرفته باشم بدن درد شدید که اصلا نمی‌تونستم تکون بخورم ،خیلی خوبه ادم کمکی داشته باشه

خدایا شکرت🌹
همین کارو میکنم عزیزم منتها پسرم شیش صبح بیداره دلم لک زده بخوابم تا 9 و 10 صبح

اخی درکت میکنم از این به بعد برعکس کن خونه مامانت تا ۴ خودت نگه دار بعدش بده مامانت شاید تونستی بخوابی

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
تو نی نی سایت آدم چیزایی میشنوه چقدر جالب الان باهات چطوره ؟

اقبال منم اینطوری رقم خورده که اطرافیان و تمام فامیلمون واسه بچه هاشون اینقدر از جون مایه گذاشتن.اینقدر بها میدند.اینقدر هواشونو دارند و همه جلو چشم من اتفاق میفته که ببینم که چقدر والدینشون واسشون پدری و مادری میکنن و نقطه مقابل خودمو میبینم.حتی همسایه طبقه پایینمون مامانش میاد زنگ خونه مارو میزنه میگه ببخشید دخترم بچه کوچک داره روزها میخوابه نمیخوام بازنگم بیدارش کنم واسش. یه سوپرایز پشت در واحدشون بذارم و برم.خیلی خوشحال شدم واسه همسایمون که همچین مادری داره وای بجاش خودم بغضم ترکید و با صدای بلند هق میزدمو گریه میکردم.خیلی جای یه مادر و پدر دلسوز تو زندگیم خالیه.کم کم با تمام ضربه هایی که پشت سر هم به من زدند و رفتارهای مشکوک پدرم با فرزندم😳تصمیم گرفتم به شکلی که واسم دردسر درست نکنند رابطمو باهشون قطع کنم. اصلا خودشونم همینو میخوان

عزیزم‌خدا به خودت و فرزندت و همسرت سلامتی بده و هیچ وقت به قول مادرم نیاز این دست به اون دستتون نیافته ،،،،،،،فقط اگر فضولی نباشه راستش نسبت به گفتهی شما خیلی کنجکاو شدم یعنی چی رفتارهای مشکوک پدرت با فرزندت ؟ببخشید فرزندتون  دختره یا  پسر ؟ عزیزم امیدوارم اقبالتون توی همسر بلند باشه که کمبودها و بی مهری های پدر و‌مادرتون رو جبران کنه و اینقدر تو زندگی خودت خوشبخت باشی که اصلا این مشکلت دیگه به فکرت  هم خطور نکنه 

عزیزم‌خدا به خودت و فرزندت و همسرت سلامتی بده و هیچ وقت به قول مادرم نیاز این دست به اون دستتون نیاف ...

گفتنش حالمو بد میکنه همونیکه به ذهنتون میرسه.ولی مطمئن نیستم.تمام امیدم به ازدواجم بود.همسرم مشکلات اضطرابی و فوبیا داره.من هم نمیدونستم و بعد ازدواج متوجه شدم.الان خودم اینقدر تحمل کردم وتحت فشارم که جدیدا دچار حملات پانیک میشم.خیلی وحشتناکه.واسم دعا کنید نمیدونم چرا زندگیم اینطوریه خیلی عجیبه

گفتنش حالمو بد میکنه همونیکه به ذهنتون میرسه.ولی مطمئن نیستم.تمام امیدم به ازدواجم بود.همسرم مشکلات ...

خدا واقعا کمکتون کنه همون یه فرزند رو‌ داری ؟ من که قابل نیستم اما به نیت حال خوب شما و همسر و فرزندت  ۵ تا آیه الکرسی و چندبار توحید  میخونم با این رفتار مادر و پدرت بهترین کار رو کردی که قطع ارتباط کردی واقعا خیلی ناراحت شدم توسل کن و زیاد دعا و قرآن بخون و گوش کن برای حالت خوبه سعی کن بری پیاده روی چیزی که هم سرگرم شی و حداقل چندتا دوست خوب و بدون حاشیه فقط در حد گپ زدن برای خودت پیدا کنی ((که بعید میدونم تو این دوره زمونه بشه بازم به کسی اعتماد کنی همه یا با زبونشون نیش میزنن یا افراد سمی هستن که آدم بازم میگه دوری کنم بهتره ☺️))عزیزم رابطه ات با خواهر برادرت و خانواده ی همسرت خوبه ؟

گفتنش حالمو بد میکنه همونیکه به ذهنتون میرسه.ولی مطمئن نیستم.تمام امیدم به ازدواجم بود.همسرم مشکلات ...

ببخشید یه سوال دیگه به ذهنم رسید عذر میخوام کنجکاو‌شدم 

خواستم بپرسم رفتار پدر و مادرت فقط برای شما اینچنین بود یا برای خواهر و برادرهاتون هم به همین منوال ؟فرزند چندمی ((اگر دوست نداری جواب نده اصلا نمیخوام اذیتت کنم ))

خدا واقعا کمکتون کنه همون یه فرزند رو‌ داری ؟ من که قابل نیستم اما به نیت حال خوب شما و همسر و فرزند ...

ممنونم واسه دعاهای قشنگی که واسم میکنی.منم جز خدا کسیرو ندارم و تمام چشم امیدم به خودشه.خودمو دلداری میدم میگم اگر با من نبودش هیچ میلی. چرا ظرف مرا بشکست لیلی.😌 نمیتونم اینجا اطلاعات زیادی بدم.نه فقط با من اینطوری نیستند کلا بیخیال بچه هاشونند و دنبال خوشگذرونی هستند.مادر و پدرم خودشونو مذهبی میگیرند در ظاهر و از هیچ کمکی برای مردم دریغ نمیکنند ولی میونشون با خودشونو بچه هاشون افتضاح .ما بچه ها هم با سیلی صورتمونو سرخ نگهداشتیم.امیدوارم خدا به دلمون یه نگاهی بندازه.

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز