سلام دوستان من پسر هستم و خانودادم همش منو تحت فشار گذاشته که تو چرا همش پای گوشی هستی؟😐 منم بهشون میگم خوب الان تابستونه پس القدر سرت توی کار من نباشه.
بعد میگه مگه تو بی سرپرستی که هر غلطی خاستی بکنی😅 ای خدا این حرف خیلی خنده داره.
بعد میشینه برای بابام یک ساعت روضه میخونه بعد بابام هم باهام بد میشه و جالب اونجاست که انقدر به خواهری که ازم بزرگتره بیش از حد رو داده که وقتی من بخوام چیزی برای خودم بخرم، نظر اون هم مهمه🗿😂 و من چون از این حرکتشون خوشم نمیاد همونجا توی روشون وایمیسم و حقمو میگیرم بعد ناراحت میشن که من چرا حقمو دارم میگیرم و بعد باهام قهر میکنه😐
بعد من چند روز پیش تصمیم گرفتم دیگه دین نداشته باشم چون از پس احکامش بر نمیام و چون مامانم مذهبی هست همش میخاد دین رو به من اجبار کنه و براش هم توضیح میدم که چرا نمیتونم ولی میاد برام یه ساعت حرف میزنه ولی من حوصله حرفاشو ندارم.
ولی چون امروز رفت دسته ولی من نرفتم، بعدش وقتی اومد خونه دیدم همش داره اخم میکنه و خودم فهمیدم به خاطر اینکه نیومدم داره اینجوری میکنه
ولی حالا منم از روی لجش الان دارم اهنگ گوش میدم که حرص بخوره.
کلا همش سرش توی کار منه مثل طرز نشستن، کارایی که توی گوشیم میکنم، دین، درس خوندن، دوست و رفیق و...
کلا فقط سرش توی کارای منه و من هرچی که اون میگه رو مخالفش رو انجام میدم ولی نمیدونم چرا درست نمیشه