خدانکنه دخترنگواین حرفهاروهمش میگذره منم شرایط سختیوداشتم سرکنکورم...تجربی بودم و۴تاکنکوردادم دوسال اول رتبه هام خوب میشدنمیرفتم دانشگاه طمع پزشکی داشتم دوسال آخری که کنکور دادم رسماجوری گندزدم که باهیچ چیزنمیشدجمعش کرد خلاصه آخرش بامشورت بامشاوروصحبت باچندتاازدوستهام که قبلارفته بودن دانشگاه رشته حقوق روانتخاب کردم اینم رشته ی سختیه،دردسرهام بیشترازرشته ی تجربی و پزشکی نباشه کمترهم نیست چون خیلی مسائلی که اصلاروزمره بهشون اهمیت نمیدیم بشدت پیچیده هستن
درنهایت الانم توی پیام قبلم گفتم بهت که واقعاباقرص ویتامین سرپاخودمونگه داشتم باخانواده م نمیتونم کلامی حرف بزنم وازغصه هاوفشارهای درسم بگم چون واقعانمیتونن توی این مسیر راهنمای من باشن متوجه شرایطم بشن اونهاهم برام دردسرمیشن وبیشترارامش ذهنیموبهم میریزن،اونهافقط منتظرنتیجه هستن ومن تنهام توی راهی که پیچ وخم زیادی داره