پسرعموم پزشکه و با ی دختر خانم خیلییییی خوشگل متشخص باادب نجیب از ی خونواده خیلی عالی وصلت کرده خداروشکر خوشبختن و ۵ ساله باهمن و طبقه بالای خونه عموم زندگی میکنن
خونشون ۳ طبقس و ی طبقرو ب ی خانم مجرد بچه دار نسبتا سن بالا اجاره دادن تازگیا و این خانم میونه دوستی با زنعموم انداخته بود و هی رفت امد میکرد خونه زنعموم و گاهی خونه پسرعمو و یمدت دعا پیدا میشد از خونشون و رفتارای عجیب این زن با پسرعموم ک هییییی سعی میکرد ببینتش یا بره مطبش یا زنگ و پیام و ...