وای اینها رو که خوندم زهره جان از خودم خیلی حالم بهم خورد.چون که زندگیم تا حالا افتضاح و هر چه پیش آمد خوش آمدبوده.بدون سیاست و کم گذاشتنواسه زندگیم و شوهرم و خودم.دیگه نمیخوام اینجور ادامه بدم.ولی الان باردارم و دی ماه سزارین دارم پس واسه اندام افتضاحم نمیتونم کاری کنم.چکار کنم خدا حالم بهم میخوره از خودم
سلام دوستان .
وایییییییییییییی زهره جون ممنون مطالبی که گذاشتی عالی بود .همه رو سیو کردم .
ولی خداییش خیلی سخته بخوای همه این چیزا رو رعایت کنی . مثلا همین که هر وقت بیکار بودیم حرف بزنیم . باورتون میشه ما هیچوقت بیکارنیستیم . هر زمان هم که شوهرم کارنداشته باشه پای اینترنته یه وقتایی ازش یه سوالم میپرسم اصلا صدامو نمیشنوه که بخواد جواب بده . منم بیخیال حرف زدن میشم .
تو این ده ساله که ازدواج کردم فک میکنم هیچکدومه اینکارارو انجام ندادم یا اگه بوده خیلی کم بوده . کلا من آدم مغروری هستم و نود درصد مشکلات زناشوییمم به این غرورم بر میگرده .
خیلی از کارهارو بخاطر همین انجام نمیدم . یا خیلی چیزاهارو به خاطر همین غرورم از شوشو نمیخوام.چه بدبختم من
باید سعی کنم . ولی خیلی سخته .
وایییییییییییییی زهره جون ممنون مطالبی که گذاشتی عالی بود .همه رو سیو کردم .
ولی خداییش خیلی سخته بخوای همه این چیزا رو رعایت کنی . مثلا همین که هر وقت بیکار بودیم حرف بزنیم . باورتون میشه ما هیچوقت بیکارنیستیم . هر زمان هم که شوهرم کارنداشته باشه پای اینترنته یه وقتایی ازش یه سوالم میپرسم اصلا صدامو نمیشنوه که بخواد جواب بده . منم بیخیال حرف زدن میشم .
تو این ده ساله که ازدواج کردم فک میکنم هیچکدومه اینکارارو انجام ندادم یا اگه بوده خیلی کم بوده . کلا من آدم مغروری هستم و نود درصد مشکلات زناشوییمم به این غرورم بر میگرده .
خیلی از کارهارو بخاطر همین انجام نمیدم . یا خیلی چیزاهارو به خاطر همین غرورم از شوشو نمیخوام.چه بدبختم من
باید سعی کنم . ولی خیلی سخته .
زهره جون ممنونم ک انقد کامل و با حوصله جوابمو دادی، خیلی خوب میتونی کمک کنی، یه گوله انرژی مثبت فرستادم برات:*
سلام زهره جون من به کمکتون خیلی نیاز دارم زندگیم داره از هم میپاشه و نیاز به راهنماییهای سیاستمدارانه تون برای حفظش دارم راستش چند ماهیه که برادر شوهرمو داماد کردن اوایل خوب بود ولی چند وقتیه که خونواده شوهرم واقعا با کاراشون دارم عذابم میدن و هیچ کاری از دستم بر نمیاد جز دعوا کردن با شوهرم الانم چند روزه با هم قهریم
من و همسرم دختر خاله پسر خاله ایم و جاریم از همسایه هاشونه متاسفانه یا خوشبختانه من از لحاظ خانوادگی و تحصیلات و مالی و... هم از خانواده شوهرم سرم هم از جایم اما از وقتی جاریم وارد این خانواده شده کار شون ده تحقیر کردن و خرد کردن من
راستش آدم سر زبون داری نیستم که وقتی چیزی بهم میگن جوابشونو بدم اونها هم هر جا میشینن از عروس جدید تعریف میکنن و از من بدگویی به همه کارهای من حتی کارهای جزییم کار دارن و اون هر کاری میکنه بهترین کارو کرده دلم خونه بخدا حاضرم همه چیزمو بدم اما زمان برگرده عقب و هیچ وقت این ازدواج سر نمیگرفت
مثلا آخر این ماه عروسی خواهر شوهرمه جاریم رفته یه لباس الکی گرفته 200000 تومان بعد جلوی جاریم خواهر شوهرم برگشته به من میگه راستی لباس پاتختیتو چکار کردی داری هنوز؟ میگم آره میگه پس خوبه دیگه همونو بپوش نمیخواد تو بری لباس بخری حالا عروسی ما مال دو و نیم سال پیشه شما بگید من چکار کنم تنها کاری که از دستم برمیاد دعوا کردن با شوهرمه
زهره جون نیستی؟
دیگه نمیدونم چی بگم اگه بخوام همه ی کارهاشونو بگم مثنوی هفتاد من میشه
قربونت بشم گلم میتونی بهم بگی چکارکنم که یه خورده آروم بشم شوهرمم طفلی تقصیری نداره ولی نمیتونم
سلام دوستای گلم
زهره جون خداروشکر که الان خوبی و از جانب خودم و همه بچه های تاپیک ازت ممنونم که کمکمون میکنی
زهره جون خداروشکر که الان خوبی و از جانب خودم و همه بچه های تاپیک ازت ممنونم که کمکمون میکنی
صبا جون بهش میگفتی اگه چشمت خیلی دنبال لباسهای منه تعارف نکن ...با کمال میل حاضرم بهت ببخشم
بدترینش عروسیمون بود که هنوزم سر زبونهاست علاوه بر اینکه مضحکه ختص و عام شدم تا تونستن به فامیل پدرم که مهمونشون بودن توهین و بی احترامی کردن اخه مراسم ما تو شهر اونها بود هنوز که هنوزه وقتی خانواده ی پدریم حالشون میپرسن آب میشم میرم توی زمین و بدتر اینکه این بنده خداها هنوزم وقتی شوهرمو میبینن از خونوادش تشکر میکنن که دوروز مهمونشون بودن و اونها اونقدر پستن که...
ونوس جون گفتم که متاسفانه آدم سر زبونداری نیستم که بتونم همونجا جوابشو بدم فقط خودخوری میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز