خانما جاری من از یه شهر دیگه اومده اینجا شهر ما
قشنگ شوهرم جوری تحویلش میگیره کارایی میکنه برای من نکرده هر جا میره پشت سر اون میره همه چی رو با اشتیاق فراوان توضیح میده ولی به من میرسه آی سرم نمیتونم تکون بخورم از پادرد کمر درد آی خوابم میاد
اون هر جا بگه میبره شوهرشم دور سرش میچرخه
مشکوک بشم یا نه
دختره هم خیلی اهل دعا ایناست خدایی خیلی میترسم
در ضمن من گناه جاریم رو نمیشورم گناه از طرف شوهرم هست