ما خودمون دوست بودیم عقد کردیم و تو عقدم جدا شدیم.بخوام صادقانه بگم اینطور بود که از قبل مشکلات روحی داشت.واس همین سریع عصبی میشد داد میزد فحش میداد.شک داشت که کجایی چرا جایی میریم ب فروشنده سلام میدی باادمایی ک در سطحمون نبودن رفت و امد میکرد بعدم ب من میگفت خودشیفته ای خودتو میگیری واس خانواده من واس دوستا من.
ولی خب گذشته از اینا دوسمم داشت کافی بود چشمم ی لحظه بره سمت ی لباس یا خوراکی سریع میرفت میگرفتش هرچی داشت فقط میخواست خرج من کنش همیشه از خوشگلیم تعریف میکرد پیش بقیه،دلش مهربون بود ولی اخلاق وحشی
دلم براش تنگ شد یهو