تکه هایی از یک کل منجسم
محشره🙂
فکرکنم بادام بود
خیلی قشنگ بود لامصب.
بادام
هردو در نهایت میمیرن
نیمه تاریک وجود
کتابخونه نیمه شب
ایکیگای 🖇🤍
مکن ای صبح طلوعععععع
راجب یه پسر نوجوون که یه بیماری خاصی داره و امیگدال های مغزش به طور مادرزادی کوچیکن.چون امیگدالا وظیفه فهمیدن و درک احساسات رو دارن این پسر اصن نمیتونست هیچیو حس کنه حتی لبخند زدن هم براش سخت بود و همیشه با مامانش سناریو های مختلف تو مکان های مختلف رو تمرین میکرد تا واکنش مناسب نشون بده که دیگه بیشتر نگم اسپویله
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز