2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1733733 بازدید | 90148 پست
سلام خانما یه سوال ،پسرم الان  هفت روزه هست ولی شبها بینیش کیپ میشه و به سختی نفس میکشه و شیر ...

سلام گلم،روغن بنفشه بریز تو هردو سوراخ بینیش بعدش اگر بینیش پر با فینگیر تمیزش کن راحت،پسرمنم گاهی اوقات اینطور میشه بافینگیر بینیش رو تمیز میکنم خوب میشه.

الهی وربی من لی غیرک

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام دوستان من ۳۳هفته دچار خونریزی شدم دوشب بستری بودم .بعد دوبار بهم آمپول متازون برای ریه جنین زدن.الان ک ۳۶ هفته هستم خیلی بچه بهم فشار وارد میکنه جوری ک فک میکنم الان میخواد بیاد بیرون .اگر سرپا باشم کمر سریع خسته میشه گاهی درد هم دارم بنظرتون میتونم بچمو تا ۳۹ هفته نگهدارم یانه

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
والا من که آب از سرم گذشته، دیگه انشالله اگر خدا بخواد هفته ی آینده یه سر برم پیش دکتر ناصری، ببینم ...

منم از امروز سعی کردم سیاست ریاضت غذایی رو در پیش بگیرم💪💪💪

البته به جز اون ۴_۵شیشه کمپوتی که دیروز پختم و نخورم ممکنه خراب بشه😁🤪

شما هم حالا که ته همه چیز رو درآوردی دیگه فرصت خوبیه برا خودسازی😂

فقط مواظب دوسین باش حتما چون فکر نکنم الان خوب باشه.

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔴 واکنش رئیس انجمن مامایی کشور به فرهنگ زایمان در خانه ؛  «حتی سلبر ...

بعله خودشون اول اومدن و دست همه ی ماماهای سنتی رو با گرفتن تعهدهای قضایی بستن حالا دنبال زایمان در منزل هستن اون هم حتما با ماماهایی که خیلی از خودشون هم سزارین انتخابی انجام میدن🤦

چند وقت پیش یه مستند شبکه ی افق پخش کرد درباره ی ماماهای سنتی فکر کنم اسمش خاله سکینه بود.واقعا جالب بود.

دکتر پسرم اصرار داشت که داروی معده دریافت نکنه میگفت دارو واسه زمانیه که شیرخشکش عوض میشه حدود ۲ هف ...

ما دخترم دارو دریافت کرد و اصلا شیر نمیخوره شیر خودمم تو این استرسا خشک شده فعلا ببلاک انتی رفلاکس گرفتیم باز خیلی مصرف نداره خدا کمکمون کنه 

https://www.ninisite.com/user/fabc530e-cde7-46a4-82cf-dc27eab89d6d/%d9%81%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%8799
سلام دوستان من ۳۳هفته دچار خونریزی شدم دوشب بستری بودم .بعد دوبار بهم آمپول متازون برای ریه جنین زدن ...

تاشروع نشدن دردا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. این فشار آوردن ها هم ممکنه بخاطر فیکس شدن بچه تو لگن باشه. شما مراقبتهای خودتون داشته باشین . کارای لازم هم که انجام دادین. ان شاالله به وقتش بسلامت  زایمان میکنین 

دکتر پسرم اصرار داشت که داروی معده دریافت نکنه میگفت دارو واسه زمانیه که شیرخشکش عوض میشه حدود ۲ هف ...

عزیزم چند دقیقه طول کشید؟  اپیره شدن؟  دختر منم شد و خیلی نگرانم و دارم میمیرم 

https://www.ninisite.com/user/fabc530e-cde7-46a4-82cf-dc27eab89d6d/%d9%81%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%8799
ممنون اصلا داخل بینی چیزی نداره فقط گرفتگی داره،قطره بزنم ایراد داره؟

من بچم  موقع تولد اینجوری بود متخصص اطفال قطره داد گفت روزی دوقطره بریز گفت ضرر هم‌نداره خیلی خوب شد

میتونی چند قطره از شیرت رو هم داخل بینیش بریزی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز