خب چرا باید با احساسات یه دختر بازی کنه؟ مگه دختره چه هیزم تری به این فروخته؟
الان خودم یه دختر 19 ساله دارم که دو سه ماهه با یه پسره 21 ساله دوست شده پسره خبر نداره که من میدونم ولی از اونجایی که من با دخترم رفیقم همه چیو بهم میگه ولی بی حد نگران دخترم هستم پسره بهش قول ازدواج داده چند بار قرار گذاشتن بی حد عشق میورزه به دخترم اینم بگم پسره از نظر ظاهر بی حد ایده ال هست به دخترم گفته نظرت در مورد مهریه چیه؟ یا اینکه بهش گفته من فقط ماشین دارم و خونه ندارم از نظر تو مشکلی نداره؟ یا عکس پدر و مادرش و خواهر و برادراش رو براش فرستاده و پسره هم درس میخونه و هم شاغله و وضع مالیشون هم از ما بهتره
منم خیلی میترسم با احساسات بچم بازی بشه😢
پسره سنشم کمه و یه بارم به دخترم گفته منو به مادرت معرفی کن... (ولی من به دخترم گفتم اینکارو نکنه چون ترسیدم روش باز بشه و هر روز توقع داشته باشه با دخترم بره بیرون بگه مادرت در جریانه دیگه😐)
واقعا هیچ تجربه ای ندارم نمیدونم چیکار کنم از یه طرف جوون خوب و پاکی به نظر میاد از یه طرف سنش کمه فکر نمیکنم حالا حالاها پا پیش بزاره... اگه یکی دو سالم صبر کنن که دخترم بیشتر وابسته میشه
آفدین بهت به خاطر اینکه با دخترت دوست هستی . بله هر چی ارتباط شون بیستر بشه وابسته تر می شه دخترت . به نظر من اگر پسر سالمی هست و خانواده اش پشتبانش هستند بگو بیاد جلو . شاید خانواده ی پسر . یا فامیل هاش کسی دیگه ی رو معرفی کنند . شاید اصلا دختر شما رو پسند نکردن . شاید امد کار به جای باریک تر کشید . شاید قاپ پسر رو یه دختری دیگه دزدید . هزاران شاید دیگه .
خب سن پسره کمه 21 سالشه... اره منم به همه ی اینا فکر کردم به دخترمم گفتم وابسته نشو چون یوقت بعد از دو سال پسره میگه بریم خاستگاری ولی پدر و مادرش میگن مثلا فقط باید با دختر خالت یا دختر عموت ازدواج کنی و این دختر منه که این وسط آسیب میبینه چون خیلی احساسی و پاکه...
فقط چیزی که هست پسره خیلی توقع داره دخترمو زود به زود ببینه و من میترسم این موضوع رو همسرم بفهمه و شر به پا بشه... همسر من به ازدواج دوستی اصلا معتقد نیس و میگه فقط سنتی باید باشه ولی من تو فامیل و اطرافیانم دختر پسرایی رو دیدم که با هم دوست بودن و ازدواج عالی داشتن منم میگم لگد به بخت دخترم نزنم کمکش کنم انتخاب عالی داشته باشه ولی خب خیلی کم تجربه هستم
چند بارم که قرار گذاشتن خودمم رفتم و دورادور حواسم بهشون بود
بزرگترین مشکل اش درخواست های پسرها توی این روابط هست اینجا مدیدیت اش خیلی خیلی مهمه . بله سن آقا پسر کمه . اما بستگی به خانواده اش داره اگر دم دمی نباشه و پسر با شعور و فهمی هست بازم می گم نزار بیشتر از 6 ماه دیگه طول بکشه . هر چی بیشتر بشه احتمال معلوم شدن رابطه شون زیادتره . بدبختی اینجاست اگر آشناها بفهمن دهن به دهن می چرخه اون موقع واکنش همسرتون بدتر خواهد بود .
به نظرم رسمی و بدون تشریفات بیاد خونه تون بهتره . این طور می فهمه دختر خانواده خوبی داره تا اینکه بره قایمکی و پنهانی حرف بزنن . یا حداقل در حضور خود شما حالا توی کافه باشه . معارفه رو هیچ وقت نزار تنهایی صورت بگیره بدون حضور شما . به دخترت یاد بده با نقشه شماره ی شما رو بگیرن خانواده اش با خودت هماهنگ کنند . بعدش اگر به پسند شدن ظاهر دخترتون از طرف مادر پسره . بازم به دخترت بگو از دور ببینه ات اش . اولین معارفه بهتره با هماهنگی شما باشه . بالاخره مادر هستی نگاه مادر پسر . مدل برخوردش رو خواهی دید خیلی چیزها دست ات می اد
ممنونم عزیزم از راهنمایتون ❤️
مشکل من یکی دوتا نیس نمیدونم بعدها چطوری به شوهرم بگم اگه بفهمه با هم دوست بودن واسه من خیلی بد میشه
من زیاد میرم امامزاده به نظرت بعدها که جدی شد بگم مادره پسره اونجا از دخترمون خوشش اومده؟ (لانصب دروغم بلد نیستم تابلو میکنم 😣) اونوقت با مادره پسره هم هماهنگ کنم؟ زشت نیس؟
