2777
2789
عنوان

دوستان عزیزی که پدرشون رو توی کودکی از دست دادن

| مشاهده متن کامل بحث + 3263 بازدید | 52 پست
ببخشیدا ولی خاک به سرشون من خاندان عموم برامون یه مقرری کوچیک درست کردن که هر ماه بهمون می دادن&nb ...


تو شانس اوروی از طرف عمو

من مادرم باید میرفت جنوب برای حق بیمه ولی عموهام نمیرفتن باهاش..میگفتن درست نمیشه

مادرم با داداش بزرگم که12سالش بود میرفت الهی بمیرن عموهای بیغیرتم


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

واقعا.. بعد دختر عمو بابام ناطم مدرسمون بود.دختر عموهامو برده بود تو بوفه مدرسه خوراکی بفروشن..صدای ...


زمین  گرده    کسایی که   سنگدلن   و دل یه  بچه رو   میشکونن   بد میبینن  بد.  خدا صبرش  زیاده

خدا خیر بده یکی از خانمهای همکار بابام رو همیشه دعای خیرش میکنیم مادرمو داداشمو برد خونه خودش..کارهای بیمه ش رو یه ماهه درست کرد..الهی هر چی از خدا میخواد بهش بده

هنوزم بعد از20 سال اون خانم درتماسه باهامون..چقدر باکلاس و محترمه خدا


فک کن ما شام نمیخوردیم.نداشتیم بخوریم..ولی  درس خوندیم..الان همون عموم زنگ مزنه داداشم بیا دختر بهت بدم.داداشمم بلاکش کرده خخخ

حالا زرنگ هم هست به اونکه دندونپزشکه میزنگه...همون دختره که پولو بهم نداد و رفت  

البته داداشم چند ماهه عقد کرده


چون  خودم  پدر نداشتنو  حس کردم   همییشه به  برادر  زاده م    میگم یه وقت  چیزی میخری   پیش دوستت که  بابا  نداره   هی نگی  بابام گرفته  بگو مامانم گرفته   یه وقت دلش میگیره    

تو شانس اوروی از طرف عمو من مادرم باید میرفت جنوب برای حق بیمه ولی عموهام نمیرفتن باهاش..میگفتن درس ...


پدربزرگم و خاله هام به مامانم گفته بودن نیای اینجا(اونا تو روستا اطراف بودن)

همون جا باش

از اون ور عموم میگفت با چندتا دختر نمون برو اونجا.بیچاره مامانم روش نمیشد بگه که نمیشه 

حالا که مادربزرگم پیر شده و پدربزرگم مرده خاله هام به مامانم میگن بیا اینجا همین اینو نگه دار هم تنها نمون

مامانم گفت عمرا هر کی رو تا حالا پذیرایی میکرده حالا همونا هم نگهش دارن.

فک کن ما شام نمیخوردیم.نداشتیم بخوریم..ولی  درس خوندیم..الان همون عموم زنگ مزنه داداشم بیا دختر ...


خدارو  شکر  که  حال دلامون  الان خوبه.   خداروشکر      خدا به هر کی اندازه  دل و ایمانش  میبخشه.

پدربزرگم و خاله هام به مامانم گفته بودن نیای اینجا(اونا تو روستا اطراف بودن) همون جا باش از اون ور ...

وای عجب ادمهایی واقعا

من فک میکنم.نسل ما بهتر از نسل پدر مادرهامونیم از لحاظ درک و دلسوزی موافقین؟؟


وای عجب ادمهایی واقعا من فک میکنم.نسل ما بهتر از نسل پدر مادرهامونیم از لحاظ درک و دلسوزی موافقین؟؟


موافقم.  انگار  درک  این نسل  بیشتره.   ولی همیشه  ادمایی پیدا  میشن  و  دورن  از  خصلتای  خوب

پدربزرگم و خاله هام به مامانم گفته بودن نیای اینجا(اونا تو روستا اطراف بودن) همون جا باش از اون ور ...

خوب جوابشنو داده .پدر بزرگ منم هیچ وقت کمک به مادرم نکرد

یه صلوات واسه همه منتظرا میفرستی.ممنونم🌹

وای خدای من    خدا همسرتو  بیامرزه  جیران جان   درد ودلامون   گل کرد.     ولی بچه ها   پدر من   یه دایی  داشت    بگم بیشتر  از  یه پدر   واسه ما  بود   دروغ نگفتم   به معنای واقعی انسان بود   دلسوز.   خدا بیامرزه    عمر طولانی  و  باعزتی  کرد     هنوزم  یادم میفته  اشک میریزم براش.   

موافقم.  انگار  درک  این نسل  بیشتره.   ولی همیشه  ادمایی پیدا  م ...

اره دقیقا

من که دایی هم اصلا گم و گور شدن

حالا داداش کوچیکه عاشق دخترش شد با چه بدبختی قبول کرد دایی ام..بد جور دلمونو شکست همین پارسال به مادرم گفت برین یه مرد بیارین برا خواستگاری

عذر میخوام خاک تو سرت دایی بیغیرت.اخه تو یه لحظه  فک نکردی خواهرت الان20ساله بدونه مرد داره زندگی میکنه

خو تو جای پدر ما.بیا بشو مرد مادرم بی وجود

ببخشید اعصابم خرد شد


اره دقیقا من که دایی هم اصلا گم و گور شدن حالا داداش کوچیکه عاشق دخترش شد با چه بدبختی قبول کرد دا ...


خواهش میکنم   میدونم   یه حرفایی بدجور   سنگینی  میکنه  رو  دل   آدم.  

ماهم  داشتیم  فامیلایی  که    اونوقتا  پیداشون  نمیشد    ولی الان که  خداروشکر   احتیاجی بهشون   نداریم     هستن

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز