در درس پیش دیدیم چه کار باید بکنیم که کودکی نو پا در خانه در امنیت به اکتشاف دنیای دور و برش بپردازد. اکنون باید قدمی فراتر بردارید و کارهای جدیدی انجام دهید، کارهایی که موجب رشد فرزندتان میشوند. در ادامه به برخی از این کارها اشاره میکنیم
کتاب از این پس یکی از وسایل بازی ضروری خواهد بود. به خاطر داشته باشید که مطالعه میتواند شامل نگاه کردن مجلههای کهنه و کاتالوگهایی باشد که افراد بالغ آنها را کتاب نمینامند.
در این سن میتوانید بازی نام گذاری روی اشخاص و اشیاء را دنبال کنید. به این ترتیب که با نشان دادن یک تصویر نام آن را با صدای بلند برایش تلفظ کنید.
اکنون میتوانید شروع به خواندن داستان کنید. او دوست دارد برایش قصه بگویند.
کتابها باید از جنس پارچه یا مقوا باشند زیرا کودک هنوز گرایش به پاره کردن صفحات آن دارد. او در این سن کتاب داستانهای مصور در سطح خودش را بسیار دوست دارد. این گونه کتابها در تمام سالهای قبل از مدرسه مورد استفاده قرار میگیرند. والدین میتوانند اول تصویرها را نشان دهند و بعد اسم آنها را بگویند. بعد هنگامی که کودک بزرگتر شد میتوان بازیهایی از این قبیل کرد، سگ، تراکتور، پیراهن و غیره را پیدا کن. کمی بعد تصویرها را به کودک نشان خواهید داد و او نام آنها را خواهد گفت.
برای رشد زبان کودک، نقش مادر بسیار مهمتر از نقش کتاب است. بازی نامگذاری روی اشیای دور و برتان را که در نخستین دوران کودکی شروع کردهاید ادامه دهید. این بازی را همه جا میتوانید بکنید. مثلا وقتی در ماشین هستید اسم تمام چیزهایی را که از کنارش عبور میکنید بگویید: کامیون، تراکتور، خانه، اتوبوس. وقتی با او به خرید میروید میتوانید بگویید: شیر، پرتقال، سیب، موز، ماهی، بیسکویت...
رشد زبان در کودک شامل دو عنصر اساسی است: زبان انفعالی (یعنی فهمیدن چیزهایی که به او میگویید) و زبان فعال (یعنی صحبت کردن.)
در سن قدمهای اولیه زبان انفعالی تسلط دارد. در واقع ارزشیابی این مرحله به عنوان انفعالی اشتباه است زیرا ذهن فرزندتان سعی میکند زبان مادریاش را که اطرافیان به آن صحبت میکنند فهمیده و آن را تقلید کند.
همان طور که در درس پیش اشاره کردیم رشد زبان کودک خردسال با صدا در آوردن از خودش شروع میشود. بعدها، او شروع به استفاده از زبان خاص خود میکند که عبارت است از تقلید کردن لحن و آهنگ صدای بزرگترها. از این زمان به مانند او با همان لحن خودش صحبت کنید، درست مثل اینکه یک محاوره واقعی با او برقرار میکنید. این مکالمه فقط تفریح نیست، با این کارتان به رشد زبان او کمک میکنید.
تقریبا با شروع این مرحله، اولین جملات یک کلمهای بر زبان کودک جاری میشوند. این لغاتِ تنها برای کودک معنای یک جمله کامل را دارند: «بیسکویت (من یک بیسکویت میخوام» یا «دَدَ (من میخوام برم بیرون » یا « بغل (بغلم کن)». خیلی کم هستند پدر مادرهایی که نسبت به این رابطهای که با یک کلمه برقرار میشود حساس نباشند. در سن هجده ماهگی کودک کلمات را جایگزین زبان خاص خود میکند. او از این پس میتواند با زبانش رابطهای اجتماعی برقرار کند.
کلماتی که کودک در این سن میداند بین ۳-۴ تا ۱۰۰ کلمه متغیر است. او ناگهان شروع به درست کردن جملات دو کلمهای میکند، مثل «نگاه کن» یا «بیا اینجا» یا «بريم پارك » یا «بیسکویت بده».
تعداد کلمات و چگونگی رشد زبان فرزندتان تا حد زیاد بستگی به این دارد که چگونه با او صحبت کرده باشید و چقدر با او بازی کلمات کرده باشید. هیچ کس بهتر از شما نمیتواند به رشد زبان او کمک کند و هیچ اسباببازی یا کامپیوتری نیز نمیتوان اختراع کرد که بتواند به اندازه شما در این مورد موثر باشد.
ممنوعیتها و تنبیه
همانطور که در درس پیش اشاره کردیم، بسیار مهم است که کودک را مجبور نکنید در محیطی زندگی کند که مخصوص افراد بالغ است. در این صورت کودک همیشه با یک سری محدودیتها و ممنوعیتها روبرو خواهد بود.
اما این بدان معنی نیست که نباید هیچ نوع محدودیت و ممنوعیتی برقرار کرد. مسلما باید این کار را کرد. ولی این ممنوعیتها باید به آتش بخاری و اجاق غذاپزی محدود شود که نمیتوان آنها را از محیط حذف کرد. و هنگامی که میخواهید ممنوعیتی بگذارید به «نه نه»، «دست نزن» گفتن قناعت نکنید. او نمیفهمد که این ممنوعیتها فقط مربوط به بعضی چیزهاست.
برعکس، لغاتی به کار برید که توضیح دهنده باشند مثل «نه، بخاری دستت رو می سوزونه» یا «نه، آتش بچه رو می سوزونه» یا «تو خیابون ندو، میخوری زمین دردت میگیره». با این کار به او میفهمانید که این چیز خاص (بخاری، آتش، چیزی دیگر) خطرناک است و به او صدمه میزند، و به این ترتیب به او چنین احساسی را القا نمیکنید که همه چیزهای دور و برش خطرناک هستند و نباید به آنها دست زد.
یکی از بهترین راههای جلوگیری از دست زدن به چیزی پرت کردن حواس کودک از آ