عزیزم مبارکااا باشه
من بچه ندارم ولی باید شرایط سخت و به بچه ها نشون داد اینو از مادرم یاد گرفتن ک همیشه همه چی همیشگی نیست
ماه هاست منو همسرم بخاطر قسط وکار نتونستیم بریم بیرون رستوران ینی دوازده شب به بعد وقت میشد ک نایی برای رفتن نبود ولی من فلافل میخریدم از بیرون ( وقت نمیکردم درست کنم حقیقتا )خیار شور و چند ماهیه خودم میندازم باقی مخلفاتشم هر خونه ای الان هست خونه میخوردیم
جوجه چینی درست میکردم
یا جوجه معمولی دلمه به غذاهامون اضافه شد
کبابم یا تو باغ میخوردیم ( دنگ میدادیم ) یا خودم درست میکردم تو تابه سرخ میکردم با یکم کره رو برنج خوشمزه میشد
میدونی چرا چون دوست دارم روزی خدا اولادی بهم داد بتونم نه بهش بگم نیست شرایط بود با دل و جون فراهم کنم
کاری ک جاریم هیچ وقت نتونست یاد بچه هاش بده
ساعت دو شب در خونه مردم و میزنن برای بستنی
یا چهار صب دنبال روغن میگرده برای سرخ کردن سیب زمینی
این و به چشم یه امتحان ببین برای قوی شذن خودت و فرزندانت
ک چشم و دل سیر و قوی و از خود گذشتگی و یاد بگیرن
یادمه مهمان بودیم جایی چند سال پیش دخترش اومد گفت مامان میشه از یخچال میوه بردارم
من یه جوری شدم خانم فهمید گفت فک نکنی من جلادما نه
سهم روزانشونو خوردن زیاد بخورن غذا نمیخورن سر همون وگرنه میوه هر روز هست مشکل قند ارثی دارن کنترل میکنم دیروزم همه خوراکی هفتشونو خوردن گفتم پای خودتونه سه روز باقی مانده رو باااااید بدون هله هوله بگذرونید ولی چون همیشه تو ظرف براشون میوه میذارم خوردن تموم کردن از صبح الان اجازه میگیرن خیلی شیک گفت نه ماما بعد شام همه باهم میخوریم الانم بیا کمک
انقد این بچه ها با نمکن ک حد نداره الان
از همه چی شیکشو دارن ولی به قاعده
واسه همین میگم یه سری شرایط برای قوی شدن و امتحان پس دادنه