2777
2789
دوستان همه نظراتو خوندم  چون رویا جان میگن به لایک بسنده کنید و هی تشکر نکنید من کامنت هایی که ...

بذار داخل یه کیسه پارچه ای کوچیک و بذار تو جیب یک پالتو یا کاپشن یا لباسی که الان فصلش نیست یا کاور لباس مجلسیا که بین بقیه اویزونه 

کیسه پارچه ای موقع برخورد صدا نمیده که ادم کنجکاو بشه تو جیب لباسایی که فصلش نیست هم کسی نمیگرده

یا تو یه کفشی که جعبه داره و زیاد استفاده نمیکنی

بچها اینایی که گفتم جهای مخفی از شوهره هاااا نه از دزد حواستون باشه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام خوبین؟ اومدم از پس اندازم باهاتون صحبت کنم من سال ۸۸با همسرم دوست شدم سال ۹۰ ازدواج کردیم همسرم ۳دنگ خونه داشت که دسترنج ۹سال کار کردنش بود اما چون سربازی نرفته بود به نامش نخوردو زد به نام خواهرش ماهم خیالمون راحت بود که سر ازدواج خونه رو میفروشیمو یه واحد نقلی رهن میکنیمو هزینه ی عروسی و خریدو ..رو میدیم چون خانوادش اصلا حمایت نمیکردن مادرشوهرم فوت شده بود پدرشوهرو خواهر شوهرا هم که هیییچ

خلاصه اومدن خاستگاری و قرار شد دوماه بعد عقدو عروسیمون باهم باشه به درخواست مامانم.منم پدرم فوت کرده بودن

دوروز بعد از بله برون خواهرش زد زیر همه چی و هیچ پولی ندادو خونه رو بالا کشید همسرم صفر شد وضعیت مالیش

از طرفی خانواده ی منم که مخالف ازدواجمون بودن نمیتونستم این موضوع رو بگم

به خاله و داییم گفتم از هر کدوم ۲تومن قرض گرفتیم همسرم ۵تومن از صاحب کارش گرفتو ۴تومن از یه دوست دیگه ش

عقدهم نبودیم که بشه وام ازدواج گرفت ما یه خونه ۳۸متری پیدا کردیم ۶تومن دادیم ماهی ۲۰۰اجاره. هزینه تالار ۳تومن شد طلا گرمی ۴۰تومن بود ۱۵۰۰سرویس و حلقه شد

ارایشگاه پیش مامانه دوستم رفتم پول نگرفت ازم و همه چی کنترل شده اما ابرومند برگزار شد 

با کادوهای عقدو عروسی و وام ازدواج تموم بدهیامون صاف شد

طلاهامو فروختم خودمم ۳۶گرم النگو داشتم از مجردی اونم فروختمو اوراق خریدم هر ماه سود اوراق رو میگرفتم طلا میخریدم دوباره با پس اندازمون اوراق و... با همین منوال پیش رفتیم شانسی که اوردیم اون سالها خیلی تورم نبودو همسرم از روز اول کارت حقوقشو داد به من گفت هر کاری دوس داری بکن فقط یه لقمه نون ظهرو شب بده ما بخوریم😂

اقا ۲سال بعد از ازدواجمون شوهرم بیکار شد چون خدمت نرفته بود جایی کار خوب نتونست پیدا کنه و گفتم پاشو برو خدمت منم یه چرخ خیاطی گرفتم از تولیدیه خالم لباس برش شده میاوردمو چرخ میکردم عینه دوماه اموزشیش،تو خونه موندمو کار کردمو خرجم تقریبا صفر بودو تمام پولو اوراق میگرفتمو هفته ی ۱۵۰تومنم واسه شوهرم میریختم که اگه خواست از بوفه پادگان خوراکی یا کارت تلفن بخره شوهرم بعد از دوماه افتاد محل زندگیمون تهران

فرمانده شون خیییلی محترم بود و چون سن بالا خدمت میکرد ینی ۲۸ سالگی،همسرمو کرد منشیه دفترش و هرروز ساعت ۱۲ظهر میگفت برو خونه

اون طفلی هم میومد لباس عوض میکرد تا ده شب میرفت پیک موتوری کار میکردخلاصه سرتونو درد نیارم با این پس اندازا سال ۹۴ تونستیم یه اپارتمان ۴۰ متری بخریم که کلا ۸۰ میلیون بودو ۱۵میلیونشم وام داشت با پرداختیه ۶۵ میلیون😊بعدم ماشین قسطی خریدیمو سال ۹۷ پسرم دنیا اومد اون سال بانک سکه تمام بهارازادی ثبت نام میکردو دوساله تحویل میداد دونه ای ۱۱۷۰تومن

من با پول چشم روشنیای پسرم ۲تا سکه نوشتم که الان ارزشش ۸۰ میلیونه هر سال هم با پول عیدیو کادوی تولدش واسش طلا خریدم م همچنین قلک داره پسرم که روزی ۳۰تومن بهش پول تو جیبی میدم میریزه قلکش هر چندماه پاره میکنه و با پولاش دلار میخریم واسش

الانم همسرم اسنپ موتور کار میکنه روزی ۱تومن درامد داریم من از یکم تا دهم قسطارو میدم از دهم تا ۳۰هر ماه به پولا دست نمیزنم تا جمع بشه تو کارت

وقتی سرماه شد حدودا ۲۰ میلیون میشع که ۱۰تومنشو بلا استثنا تو هر شرایط یه تیکه طلا با اجرت ۳.۵ درصد میگیرم ۶تومن خرج خونه ۱۵۰۰تومنم بنزین و روغن موتورو لباس و ۲۵۰۰هم بیمه ی تامین اجتماعی اختیاری میدم

اینجوری پسرم بزرگ بشه کلی پسانداز داره که بتونه راحتتر درس بخونه و زندگی کنه😊

اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود🌻

بخدا حرف منم همینه همسرم میگه ماشین بخریم همیشه فکر میکردم زرنگه اما وقتی خودم دست به کار شدم دیدم چ ...

بله عزیزم به نظرم خودتون دست به کار بشید تا در عمل انجام شده قرار بگیره همسرتون ، ان شا الله که خیر هست . 

بله عزیزم به نظرم خودتون دست به کار بشید تا در عمل انجام شده قرار بگیره همسرتون ، ان شا الله که خیر ...

خیر ببینی مامان سبحان از بلاتکلیفی دراومدم

اللّهم عجّل لولیک الفرج به حق زینب کبری (س)  ❤️السّلام علیک یا صاحب الزّمان ❤️برای سلامتی امام زمان صلوات🌹                     خدایا بیاد روزی که خونم کنار مسجد باشه و صدای اذان بپیچه تو خونم مخصوصا اذان صبح ماه رمضون و دعای سحر  بگو آمین💚💚
قیمت بالا نزارید ظرف و ظروف توی دیوار سریع فروش می‌ره من عید یه کتری  و قوری خریدم یه میلیون و ...

عزیزم وقتی چیزی میزارید تو سایت برای فروش، مشتری حضوری هم میاد دم در خونه بهش نگاهی بندازه یا با همون عکسی که براش میفرستی قانع میشه و خرید میکنه؟

اگر میاد دم خونه ، چجوری بهش وسایل رو نشون میدی؟ اجازه میدی داخل خونه هم بیاد یا شما میبری دم در تا نگاهش کنه؟

ببخشید که پرسیدم حتی اگر خنده دار بود سوالم  

اخه یکی دوبار خواستم چیزی بزارم برای فروش ولی اخلاق شوهرم طوریه خوشش نمیاد بیان تو خونه 

از طرفی هم دم در یکم ناجوره جلو همسایه ها و صاحب خونم

کلا موندم چکار کنم 

 من یک مامان و همسر شاد، مهربون و خوش اندام هستم که میخوام دنیا رو مجبور کنم به کام من و همسر و پسرم بچرخه🧡🧡🧡خدایا متشکرم بابت همه چیز و دستم رو از الان به بعد، محکم‌تر بگیر و برو تا بریم😘😍😁
سلام دوستان من اومدم نمیدونم با شکست یا موفقیت، حدود دوتومن وجه نقد دارم که نتوتستم تبدیلش کنم تصم ...

چه جالب همسرمنم میگه فرزند دوم ولی من میگم فعلا ثبات مالیمون خوب نیست  خداروشکر خونه و یه ماشین معمولی داریم ولی شرایط بهتر بشه برامون راحت تر پیش میره 

حرفم اینه همسرم تو ۱۰ سال زندگی هیچ وقت برام طلا نخریده تا حالا چون فقط شبانه روز جمع میکردیم بر خونه 

اونم خداروشکر جابه شدیم با اسباب جدید و خوب 

امسال خیلی ازش خواهش کردم درمورد طلا یکم نرم شده مثلا  ولی دعا کنین انشاالله خدا بدلش بندازه بر من و دخترمون بخره از این به بعد درمورد بچه دومم بهونه افتاد دستم میگم اول طلا بعد بچه 🤭

البته فکر میکنم هدفش تعویض ماشین چون ماشینمون پراید مدل پایینه اذیت میکنه یه مسافرت نمیشه باهاش رفت


 مامان جونم خودت میدونی نفسم به نفست بنده
گوسفند که خریدید سرپوستش کردید میتونید ببرید بدید قصاب  آشنا با تیشه خودش استخون های  محکم ...

ممنونم عزیزم،وقت گذاشتی،

بله همسرم خودش میخواد بخره،

میگه به هر خانواده ۱ کیلو باید بدیم،

توکل به خدا،ببینم چی میشه

درست میگین باید با استخوان تقسیم کنیم وگرنه چیزی از گوسفند نمیمونه که

خودم تیشه و اینا ندارم،

نه من نه همسرمم تا حالا انجام ندادیم،همسرم قبلا هم گوسفند گرفته داده پدرو مادرش کاراش و انجام دادن و تقسیم کرده

قسمت های گوسفندم نمیشناسم،

خواستیم خورد کنیم همون میدم قصاب خودش خورد میکنه،

توکل با خدا


عزیزم وقتی چیزی میزارید تو سایت برای فروش، مشتری حضوری هم میاد دم در خونه بهش نگاهی بندازه یا با همو ...

تو توضیحات بنویس فقط ارسال میکنم میتونن خودشون اسنپ بگیرن بیاد درب منزل شما،همون لحظه پولشو واریز کنن بعد جنسو بدین به اسنپ ببره اینجوری اون طرف هم مطمئن میشه چون خودش درخواست اسنپ داده

چه جالب همسرمنم میگه فرزند دوم ولی من میگم فعلا ثبات مالیمون خوب نیست  خداروشکر خونه و یه ماشین ...

من بچه اول خودم خواستم ولی برا دومی واقعا میترسم،نه اینکه ادا در بیارم ولی از آینده از انتظارات بچه از تربیت از هرچی که بگین ترس دارم از بارداری و زایمان و ...

حالا همسرمن میگه باید چندتا طلا داشته باشی جلو دوست و آشنا و تو مراسما زشته بگن زن فلانی بدون طلاست،ولی خب تا به امروز زیادم طلا فروختم و دیگه قصد ندارم بفروشم بقول شما یه خونه ماشین معمولی داریم که برا ارتقاشون خودش باید تلاش کنه البته که منم حمایتو تشویقش میکنم،اما خب دل به دلم نمیده که کمی قناعت کنه زودتر پیشرفت کنیم،توکل بر خدا ببینیم امسال چی میشه،بعد اشنایی بااین تاپیک،بلکه انگیزه شدو تونستیم چند گرم طلای مخفی بخریم برا خودمون،مام پراید داریم اما مدل بالا و سرحاله،همسرم میخواد عوض کنه من زیاد راضی نمیشم.میگم فعلا امسال تابستونم باهاش بااسنپ کار کن چون عوض کنه نمیشه ماشین گرونقیمتو تو اسنپ دربوداغون کرد چون هزینه های جانبیشم زیاد میشه نمیصرفه،فعلام که اسنپو جدی نگرفته زیاد،پارسال خوب کار کرد

منتظریم سه ماه دیگه واممون ردیف بشه تاببینیم خدا چی میخواد

من باید خوب میشدم،روانشناس روانی شد🖤

سلام خانم گلا

من رفتم طلای آبشده بگیرم طلا فروش گفت دو درصد بخوای جلوی خودت آب میکنم هرچقدر بخوای بهت میدم ولی بیا بجاش طلای دست دوم ببر که بتونی استفاده هم کنی با دو درصد بهت میدم منم نگاه کردم دیدم توش قشنگ هم دارن گفتم خب اینا همه جرم داره گفت میشورم بعد وزن میکنم واست خلاصه طلا رو شست تمیز تحویلم داد 33گرمو 40سوت شد 120میلیون طلا گرمی 3559تومن بود میشه حساب کنین خوب داده یا نه 


الان که دارم اینها رو می نویسم رسیدم به صفحه 60 و گفتم شاید بد نباشه منم کارهایی که ممکنه صرفه جویی یا بهینه مصرف کردن باشه اینجا بنویسم شاید به درد کسی بخوره (میدونم همتون خانم تر و کدبانوتر از این حرفها هستید و خودتون بلدید)

1. قبلا سبزی خوردن که می خریدم اگر تره یا جعفری برگ های کلفت یا سفت و پهن داشتن مینداختم دور و استفاده نمیکردم اما مدتیه جدا پاک میکنم بعد شستن ریز خرد میکنم برای توی سمبوسه یا اش (تره) یا برای سوپ، ماکارونی و بعضی غذاها (جعفری) که میشه استفاده می کنم.


2. نون لواش که کمی مانده بشه نمی ریزم تو نون خشکی، نگه میدارم (در حد یکی دو روز مثلا که هنوز بیات نشده یا کپک نزده) میزارم ته قابلمه به جای ته دیگ. این جوری برنج به ته ظرف نمیچسبه و برکت برنج بیشتره از طرفی هم ته دیگ خوشمزه ای به دست میاد و لذتش می برید. گاهی هم چلو از غذا اضافه اومده نگه میدارم بعد میریزم ته قابلمه. ته دیگه خشک و دلچسبی میشه (البته اینو بگم که ما ته دیگ خیلی مصرف نداریم) 


3. به جای نوشیدنی های مضر و با مواد افزودنی مغازه ها، اکثر اوقات عرق بیدمشک شاهتره نسترن تو خونه دارم با خاکشیر اماده میکنم میزارم تو یخچال. هم مفیده هم خوش عطر و بو. حتی برای مهمان هم میارم 


4. شیر فله ای از شیر مغازه برکتش بیشتره. بعد جوشاندن وقتی میخوام به پسرم یا همسرم بدم بخورن، خیلی کم پودر وانیل به شیر اضافه میکنم. چنان عطری میگیره و با میل میخورن که خودم لذت می برم حتما این وانیل رو امتحان کنید. 


5. وقتی می بینم داره گوجه تو یخچال خراب میشه، قبل غیر استفاده شدن خردش میکنم بسته بندی شده میزارم تو فریزر. اینجوری موقع املت، کته گوجه، خورش بادمجان و غذاهایی که گوجه لازمه، بسته اماده دارم و کارم راحته. گوجه هم حیف نشده. 


6. تزیین غذا مخصوصا وقتی غذای ساده و تکراری هست مثل نون پنیر خیار یا حتی دمپخت و این جور چیزهای تکراری، خیلی باعث باز شدن اشتها میشه و اعضای خانواده با رغبت میخورن غر هم نمی زنن. مثلا من پسرم خیلی اهل نون پنیر نیست ولی وقتی پنیرها رو مرتب برش می زنم گوجه خیار هم کنار بشقابش میزارم دایره ای اطراف پنیر میچینم بعد میزارم تو سینی با نون و قمقمه اب مخصوص خودش میارم جلوش میزارم چنان با اشتها میخوره که بیا و ببین (گاهی هم برای اینکه بیشتر تشویق بشه نقش گارسون بازی می کنم میگم مشتری محترم غذای شما اماده هست. سفارش نون پنیرتون خدمت شما. اینجوری میدم به خوردش. پسرم هفت سالشه)


اینم بگم کسانی که بچه کوچک دارن و دستشویی شون رو نگه میدارن نمیرن میتونن با بازی بفرستن شون دستشویی

من پسرم کوچکتر بود نمیرفت میگفت ندارم حالا میدیدم داره بزور خودش رو نگه میداره ولی نمی رفت. میرفتم نزدیکش میگفتم من راننده قطار هستم پشت لباسم بگیر میخوایم قطار بازی کنیم مثلا میرفتیم اول کنار گلدون ها میگفتم مسافرین محترم (با صدای اون مردی که تو متروها اعلام میکنه بخونید ) ایستگاه گلدون. چه گل های قشنگی الکی مشغول میشد

بعد میرفتیم مثلا لباس هاش کف اتاق بود نزدیک لباس ها وایمیسادم میگفتم مسافرین محترم ایستگاه جمع کردن لباس. می دویید جمع میکرد میزاشت کشو میگفتم مسافرین محترم قطار داره حرکت می کنه سوار بشید میدوید میومد لباسم میگرفت بعد نوبت اصل کاری دستشویی بود. مسافرین محترم ایستگاه دستشویی. همه مسافران برن دستشویی. با ذوق میرفت کارش میکرد می اومد و به همین ترتیب هم کارها انجام میشد هم بازی کرده بودیم


ببخشید اگر خیلی حرف زدم دوستان   

 من یک مامان و همسر شاد، مهربون و خوش اندام هستم که میخوام دنیا رو مجبور کنم به کام من و همسر و پسرم بچرخه🧡🧡🧡خدایا متشکرم بابت همه چیز و دستم رو از الان به بعد، محکم‌تر بگیر و برو تا بریم😘😍😁
من بچه اول خودم خواستم ولی برا دومی واقعا میترسم،نه اینکه ادا در بیارم ولی از آینده از انتظارات بچه ...

انشاالله هر چی صلاحه عزیزم و بهترین ها براتون رقم بخوره 

همسر من پارسال مدتی دچار بیماری روحی حاد شد ما مدتها تو بیمارستان بستریش کردیم خداروشکر الان بهتره بدک نیست ولی خوب مدتها زمان میبره تا بحال اصلی خودش برگرده بخاطر همین موضوع من پروژه بچه دوم رو به تعویق انداختم 

راستی دوستان در این بین بگم هیچی به سلامتی نمیرسه 

راستی بر خوب شدن همسرم دعا کنید بیماری روحی صدبرابر از جسمی سختر و اطرافیان روهم تحت شعاع قرار میده

 مامان جونم خودت میدونی نفسم به نفست بنده
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز