کاش میشد بغلت کنم تا مغز استخونم این درد و حس کردم
چقد بخاطر فشار روانی پانیک میشدم
ای جاااانم😭😭😭😭😭😭
ان شاءالله خدا برات جبران کنه
عجله نکن بزار جواب آزمایشت بیاد دوباره اقدام کن
😭😭😭من این مدت سه ماه خیلی عذاب کشیدم همش خوشحالی شوهرم جلو چشممه ک بچمون روز تولد حضرت علی بدنیا اومد همش قبلش میگف خانوم فکنم بچه میخواد روز پدر بیاد وقتی بچم بدنیا اومد خوشحال ترین بود اما نهایت خوشحالی ما یکساعت هم نبود😭😭😭 خدا دل جفتمونو شاد کنه
قربونت برم ایشالا خدا دلمونو شاد کنه.. بامن ی رفتارایی شده این مدت ی حرفایی شنیدم ک میگم باشه نشد خدا نخواست قسمت نبود اما کاش همون قصور پزشکی باعث مرگ بچم شده باشه نکه بگن مشکلی داریم 😭😭😭ترسم اینه
دکتر ژنتیک گفت چون سابقه ی بیماری مادرزادی ندارین تو فامیل و با همسرت فامیل نیسید میتونید اقدام کنید اما من خیلی میترسم هم دلم بچمو میخواد💔😭
کاملا میفهمم حست رو
چون دقیقا درگیرش بودم
میگذره این روزا
گاهی ما حکمت بعضی اتفاق ها رو متوجه نمیشیم
بعد از فوت بچه م وقتی حالم خیلی بد میشد قرآن رو باز میکردم و قبلش از خدا میخواستم یه چیزی بهم بگه قلبم اینقدر و آتیش نباشه
داستان حضرت خضر و اون پسر بچه ای اومد که حضرت خضر اونو از بین برد و گفت خدا با اینکار هم بچه و هم پدر و مادر رو عاقبت به خیر کرد و هم نسل پاکیزه ای به اون پدر و مادر عطا کرد
تو دو ماه سه بار قرآن رو باز کردم و خدا ساخته هر سه بار همین صفحه اومد
ترس شما طبیعیه عزیزم
ولی مشخصه که مشکل بجه به خاطر دفع مدفوع بوده
مثل بچه ی من
کالبدشکافی هم کردیم؛هیچ مشکلی نداشت عزیز دلم
خواهر من زندگی ادامه داره
ایشالله قراره مادر بشی دوباره؛باید محکم باشیم و دوباره ایم مسیر رو برای مادرشدن طی کنیم
خدابزرگه
حتما اتفاق های خوبی تو راهه
اولین تایپیک من سال ۹۴ سه ماه بعد از فوت بچه م هست
بخونی میبینی چقدر حالم بد بود
۶ ماه شب خواب نداشتم
ولی گذشت اون روزا
اره میدونم همه اینارو من خودم روز سوم بچمو اونجوری رو تخت بیمارستان دیدم ک قرار بود دیالیز بشه ازش دل کندم زوری نخواستمش از خدا گفتم هرچی صلاحه اگه قراره ی عمر عذاب بکشه برنگرده خونه همینجور ک نتونستم بغلش کنم لمسش کنم.. تا مرد دو روز بعدش سینهامم اب شد انقد قبلش شیر داشتمو میدوشیدم ب هوای اینکه اومد بهش بدم اما همشون ریختم رفت.. سینهامم اب شدو زود خشک شد شیرم
