خیلی بهتر از بلا تکلیفیه
میدونی الان انگار دارم درجا میزنم فقط
شاید دوستش نداشته باشم ولی بالاخره خودمو از این زندان فکری رها میکنم و حرکت میکنم
شاید تو مسیرش قرار گرفتم علاقه مند شدم
اگرم نشدم حین دانشگاه میرم کلاسای دیگه مث دکوراسیون داخلی
یا لاین زیبایی
یا طراحی لباس
میدونی. ما الان دچار بحران هویت شدیم حتی نمیدونیم به چی علاقه داریم ولی خب از این برهه شکست خارج شیم خود به خود درست میشه بنظرم
توام همینکارو کن
شاید سرنوشتت قراره جور دیگه رقم بخوره بسه هرچی خودمونو تو خونه زندانی کردیم برا درس خوندن
هر مسافرت و مهمونی رفتیم با عذاب وجدان بوده یه سریال ندیدیم تو این چهار سال
مسیرو عوض کنیم یکمم زندگی کنیم
همه بهم میگن درسو بیخیال شو ولی من نمیتونم اصلا. انگار یکی از اعضای بدنمو از دست دادم ولی خب خیلیم اذیت شدم این چن سال
یه رشته ای میخونم هرچی که قبول شم و انشاءالله که شغل خوبم پیدا کنم ولی اگه نشد هم یه خانه دار باسواد بهتر از یه خانه دار بیسواده
بعدشم همین که وارد دانشگاه بشی کلی دوست و اشنا پیدا میکنی و یجورایی وارد اجتماع میشی ایشالا شغلم پیدا میکنیم. حالا شاید علاقمونم پیدا کردیم این وسطا ولی دیگه اصلا پشت کنمور نمون