2777
2789

من از وقتی حامله شدم بازم حواسم به غذام هست چاق نشدم اصلا فقط شکمم و سینه هام که یه کوچولو بزرگ شده خودمم قبل از حاملگی کلا جثم ریز بود و استخون بندیم ریزه 

خونه مادر شوهرم بودیم ، خانواده عموی شوهرمم بودن 

من لباسم یجوری بود شکمم توش گم شده بود ، لباسم سفیدم بود مادرشوهرم که دیدم گفت اسا شبیه فرشته ها شدی تو این لباس دختر عموی شوهرم خندید گفت اره عین کسایی که تازه به سن تکلیف رسیدن شدی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دوباره برادرشوهرم زد به مسخره بازی که بچش شبیه من میشه چون منو زیاد دیده تو این دوره 

دختر عموی شوهرم گفت خدا کنه یا به باباش بره یا عموش مخصوصا قد و بالاش

2805
دوباره برادرشوهرم زد به مسخره بازی که بچش شبیه من میشه چون منو زیاد دیده تو این دوره  دختر عمو ...

می گفتی وا!! تو چرا اینقدر با بچه من لجی؟ 

انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.
می گفتی وا!! تو چرا اینقدر با بچه من لجی؟ 

چشماش یه حالتیه یکم چپه انگار ، این حرف و که زد برادرشوهرم داشت پرتقال پوست میکرد گفتم به منم بده تا چشم بچم چپ نشده اخه میگن چشم زن حامله دنبال خوراکی بمونه چشای بچه چپ میشه

چشماش یه حالتیه یکم چپه انگار ، این حرف و که زد برادرشوهرم داشت پرتقال پوست میکرد گفتم به منم بده تا ...

خوب پس حالشو گرفتی دیگه 😂😂

انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792