ماه قبل من هم اتاقیمو بردم خونمون
یه روز اول مامانم آشپزی کرد برامون اما بعدش چون دیگه وقت نداشت بهترین رستورانایی که میشناختم بردمش . کل اتاقمو در اختیارش گذاشتم و ...
امروز فقط یه روز با اصرار خودش رفتیم خونه اونا .
از صبح هیچی نخوردم به جز همون چیپس و پفک هایی که خودم برده بودم
ناهار کدو حلوایی خالی داشتن شامم سیب زمینی له شده با همون کدو حلوایی ظهر و کیک
حالا غذا هیچی ، تخت ندارن ، لحاف تشک هاشونم بوی بدی میده قبل رفتن مهمون زحمت نکشیدن اونو بشورن
خواهرش کوچولوئه بدون دمپایی میره دستشویی درمیاد بیرون
چرا اخه اصرارررر میکنیییی بیا خونه ما وقتی شرایط نداریییییییییی