گلاره جان کجایی؟زابمان کردی؟
سحر جان پرپین رو چرخ کن و کمی گرمش کن و پاهای نی نی رو توش بزار حدود پنج دقیقه .تا زیر شکمش جاهای دسگه اش و نزار چند قطره هم شیر خشت بش بده عرق کاستی و شاطره هم خودت بخور و خاکشیر هم خوبه پاهاش و با کاسنی بشور
سلام خانوما من زایمان کردم ، قرار بود ۲۸ یعنی امروز زایمان کنم ، ولی یک شنبه بعد از ظهر وقت دکتر داشتم واسه معاینه لگن ، رفتم و معاینم کرد گفتش که لگنت عالیه ، رحمتم ۳ سانت بازه ، بدون درد سه سانت باز بودم ، بهم گفت روغن کرچک بخور تا شب یا فردا بیا واسه زایمان،رفتم خونه دردام شروع شد، و شب ساعتای ۱۲:۳۰ دردام به ده دقیقه یک بار رسیده بود ساعت ۱ بود معاینم کردن رحمم ۴ سانت شده بود ،خوابوندم و ازم نوار قلب بچه بگیرم ولی از درد نمیتونستم کاری کنم ، ساعتای ۴ نصفه شب بهم گفتن رحمت ۷ سانت ، ساعت ۷:۳۰ بود که فول شدم بردنم اتاق زایمان با کلی فشار و درد انقد حالم بد بود
دکترم اومد معاینم کرد گفت زور بزن ، معاینم آخرمو که کرد گفت سر بچت چرخیده هرچی زور بزنی نمیاد انقد دستشو کرد داخل و چرخوند انگار نه انگار گفت ضربان قلب بچه داره ضعیف میشه حتما باید سز بشی ، زنگ زد اتاق عمل و آماده کردن منم داشتم می مردم از فشار آنقدر زورم اومد که فول فول بودم و نشد ، تا توی اتاق عمل داشتم زور می زدم که طبیعی بشه ، انقد توی اتاق عمل دعوام کردن، ولی‌دیگه کمرمو بی حس کردن و بعدشم که عمل ، ساعت ۸ بود دخترم به دنیا اومد ،قربونش برم خدا دل همه منتظرارو شاد کنه ، الانم بخیه هام میسوزه .
نمی دونم چطوری شکممو باید ببندم ؟
نمی دونم چطوری شکممو باید ببندم ؟
گلاره جان مبارک باشه عزیزم ایشالا خوش قدم باشه..اسمه نی نیتو چی گذاشتی؟واای گلاره جون چقد اذیت شدی هم درد زایمان طبیعیو کشیدی هم سزارین شدی خیلی سخت بود..ولی اشکال نداره از بس نی نی شیرینه همه چی یادت میره گلم
گلاره جان مبارک باشه ایشالا بسلامتی.اخه خیلی اذیت شدی ولی خواست خدابوده اشکال نداره همینکه سالم هستین خداروشکر
مررسی دوستای گلم ، اسمشو گذاشتم دیانا
سلام و تبریک به همه مامان مهری ها . دوستای گلم من تا الان درگیر درمان زردی امیر پارسا و دیدو بازدیدها بودم اصلا نتونستم سری به سایت بزنم از حال و احوالتون باخبر بشم ان شاالله که خدا نی نی های نازتون به حق صاحب این ماه عزیز براتون حفظ و عاقبت به خیر کنه الهی امین
امیر پارسای منم همون 11 مهر به دنیا اومد. روز 3 زردی 13 بود روز 5 زردی 15 شد و ما هم برای 2 شب دستگاه اجاره کردیم چون من جای بخیه هام خیلی ذرذ می کرد و حال وروز خوبی نداشتم برای بیمارستان رفتن شب تاسوعا بود که جواب ازمایشش اینبار 10 شد گذاشتن و برداشتن بچه با اون چشمبند تو دستگاه بدترین زجری بود که تا به حال کشیده بودم میشستم پای دستگاه و گریه می کردم وقتی بی قراری هاشو می دیدم .
یکی دو روزه چشماش و صورتش کمی زرده شوهرم باهام دعوا می کنه که تو نرفتی بیمارستان برای راحتی خودتت شاید اونجا بهتر در مان میشد دوباره زردیش برنمی گشت منم امروز بردمش دکتر معاینه کرد گفت با توجه به وزنش و سنش زردیش خیلی بالا نیست و ازمایش نمی خواد
فقط دکتر حین معاینه بیضه ها گفت یکی از بیضه ها بالا مونده و پایین نیومده 1 ماهه که شد ببرش سونو گرافی و تا 6 ماه هم فرصت هست که بیاد پایین وگرنه باید جراحی شه برای یه چیز دیگه رفته بودم پیش دکتر این دیگه از کجا در اومد خیلی نگرانم
واییییییی مبارک باشه گلاره جان .صمیمانه تبریک میگم.عزیزان من هنوز زایمان نکردم.دیروز دکتر بودم گفت دهانه رحمت بستست و چون اینجا باید طبیعی زایمان کرد.گفت تا ۱۰ روز دیگه هم صبر میکنیم و همه چیز نینی هم خوبه.اما دهانه رحمم هم با دست تحریک کرد و از دیروز ترشحاتم زیاد شده و اتفاق خاصی نیفتاده.به احتمال زیاد مامان آبانی میشم.اما چون از اول اینجا بودم دوست دارم اینجا ادامه بدم.بچه ها واسم دعا کنید ..........
گلاره جان وزن نی نی چقدر بود؟
گلاره جان مبارکه. این یعنی چی که موقع زایمان سر بچه ؟یعنی یهو سرش رفته بالا؟ غیر ممکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز