شوهرموقتی همیشه هست یسره شاکیمکبابا دوساعت بروبیرونمننفس راحت بکشم یا شب وقتی میگه یکم دیرتر میامانقد ذوقمیکنمک برا خودم ارامش میکیرم واستراحت میکنم هی دعا میکردم ی دوسه روز بره ی جایی
الان کرفته سفر دلم از دیشب داره میترکه انقد دلتنگم ک بی حوصله شدم همش تو فکرشم😐😐😐😐بهشم هیچی نمیگمپروونشه