دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

عه منم همینو میگم خونه خواهرم خونه زنداداشم ..

از نظر من برا دعوتی هم باید خانم خونه خانم مهمان رو دعوت کنه بعد اقایون اوکی بدن 😅

نه بابا اینا میرن ختم صاحب عزا گریه کنه، میگن وااا چه کاریه گریه نداره که، فیلم بازی میکنن. بده گریه کنه 😲😲😲

اره بابا

تو قسط داریم خفه میشیم نارین

سمت خودمون اوکیه…  اخه مامانم همچین سنگین برگزار میکنه که… من اصلا دلم نمیاد فشارش رو بابام باشه، دیگه قرار شد تقسیم کنیم

به مامانم برمیخوره اینکار ما

ولی سمت شوهر که عزیز نیستن

والا اونا دنبال قر و فرشونن، جایز نیست شوهر ما واسشون خرج کنه

صنعتی. 6 سال دوست بودیم. 

مرسی مستقل جونمم♥️♥️

آره حسش می کردم اما با توجه به یه سری مشکلات جسمی که هم خودم و هم همسرم داشتیم باورم نمی شد😅

مهسا خدا رحم کنه به شما عروسا 

همیشه دیدم پدر شوهرا غش میکنن برا عروسا 

....

اره گرونیه

وای خواهرت😂

واقعا مهمه کی مادرخرج بشه؟

امسال من و شوشو‌ احتمالا مادرخرجیم

وای آرههه

من دیشب گفتم دلبر سیماش قاطی کرده

اما اونی که قاطی کرده خودم بودم😂

دلبر حلالم کن🙈🙈

همون جدی نگرفتن بهترین کاره 

اگه حدیش میگزفتم نامزدی باید بهم میزدم

خیلی ممنونم ققنوس جان♥️

مرسی از دعای خوبتون

دیگه انگیزه ام برای تلاش و گرفتن پذیرش چند برابر شده

اره مهمه 

یکی لارجه یکی خسیسه یکی ولخرجه .

باید یه ادم معقول مادر خرج شه که همه راضی باشن نه سخت بکیره نه بی اهمیت باشه 

الان عروس جدید داره. ذوق داره ما رو میخواد چکار. انگار نه انگار که چند سال پیش دو هفته خونه خوابیده بود از انفولزا کسی دکتر نبردش واسش نوبت گرفتم 10 شب منو شوهرم بردیمش دکتر تا 2 بیمارستان بودیم واسه سرماش. رسوندیم خونه همه خواب بودن. خودش میگفت حیف پولی که دادم یه ماه پیش زنم رفت کربلا. 😐الان یادش رفته اون روزا رو. 

مرسی رویا جونم

انشالله، مخصوصا آبی آسمونی عزیزم که امروز لحظه لحظه جلو چشمم بود

خیلی مطمئنم که به زودی میاد خبر از نی نی اش بهمون می ده♥️

ای وای خجالتم ندید، کنار شما مامانای نمونه حتما یاد می گیرم که چطور مامان خوبی باشم

بهش ایمان اوردیم من که دیگه منتظرم خبر دلبر واقعی شه بیام همه رو زخمی کنم با کادو که گفت میخره شوهرم 😅😅😅🤣🤣فعلا که هنوز تعمیرگاهه نیومده ماشین یه عالمه خرج تراشیده امروز 

دیفن یه چی بگم 

حالا من حس ششم نیستم ولی توی تصوراتم تو رو با شکم شش ماهه توی فرودگاه تصور کردم که داری اشک میریزی و مادرتو بغل کردی که میری کشور غریب ..