دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

زندگی همینه دیگه .

هرجور بهت خوش میگذره همونجوری باش 

حق داری هم واقعا خب خسته شی

چه مثال قشنگی😃😃😃

بابا میرم اون شاید به هوای اینکه یه چیزی یاد بگیرم ولی نوچچچچ اون تاپیک دیگه تاپیک مدیریت نخواهد شد متاسفانه

به جز کاربران قدیمی و کاربران فعال جدید که انگشت شمارن با کسی نمیتونم ارتباط بگیرم...یه معصومه رو داشتیم هر چند وقت یه طوماری مینوشت مارو به راه راست هدایت میکرد که اونم مشغول زندگیشه 

این ورم میام قول میدم بهش وفادار بمونم ❤️❤️

سلام رویا جان حالت خوبه 

اوضاع خونه روبه راه شد؟؟

چقد جای خالیتون تو تاپیک حس میشد❤️

اخه خوش هم نمیگذره😆

🤣🤣همین لش کردنه الان اوج خوشگذرونیته دیگه قدر بدون دختر 🤣🤣

ماهم مشکل نون داشتیم امروز 

یا هر روز میخره که جا ندارم میمونه بیرون خراب میشه یا میفته رو لج و تنبلی نمیخره

جدیدا میگه پسرا بگیرن که نمیرسن 

مجبور میشیم از سوپری بگیریم که فروشنده دستش رو همه جا میماله به کارت به وسایل و یخچال و ...بعد نون میشماره بمون میده ...که اصلا دلم نمیکشه میگم خودتون بخورید

سلام خوبی؟؟ 

چی بگم والا 

نمیدونم😁 

کلا من غرورم با صد تا مرد جنگی برابره🤣🤣🤣🤣‌ 

سعی میکنم از کسی چیزی نخوام 

ولی این داستان نون واقعا برام مهم نیست😁 

ولی در کل آره 

بیشتر از اینکه به شوهرم ربط داشته باشه به اخلاق خودم مربوطه. 

ببین مورد بوده من داروم تموم شده و فراموش کردم بگیرم، داروی مهم و حیاتی که اگه نخورم حالم خیلی خیلی بد میشه، بعد که حالم بد شده در حال مرگ دستمو گرفتم به دیوار و تا داروخونه کشون کشون در حالی که داشتم از حال میرفتم رفتم. آخر شب بود و داروخونه داشت تعطیل میشد.داروم رو هم بدون نسخه نمیدن نمی‌تونستم سفارش بدم. ریسک هم نکردم که مبادا داروخونه تعطیل شه. وقتی رسیدم دکتر داروخونه با یه حال مضطربی  گفت دارو چی میخای گفتم فلان دارو سریع برام با آب آورد خوردم و بعد تازه حساب کردم. گفت بشین یکم خوب شو بعد برو. ولی وقتی داشتم میرفتم احساس میکردم گوشت تنم داره می‌ریزه تمام بدنم در حال ذوب شدن بود. 

ولی مثلا به همسرم نگفتم سر راه بخره🤣🤣🤣🤣🤣🤣 بعدا هم بهش نگفتم چی شد. حدود دو ساعت طول کشید تا اکی بشم.

اینا ویژگی منه. به ایشون ربطی نداره. 

ربطی به بت سازی هم نداره.‌من واقعا اگر روزی بدونم نمیتونم خودم از پس خودم بربیام احتمال نود و نه درصد اون روز خودمو از بین میبرم. 

ویژگیه دیگه😁 

ولی در عین حال با هم صمیمی هستیم😁 ایشون هم اخلاق من چندان باب میلش نیست ولی عادت کرده🤣 

من این ویژگی رو از بچگی داشتم. به ازدواج ربطی نداره واقعا. من ۱۰ سالم بود پدرم فوت شد، خیلی حرفه، اشک منو کسی ندید. عین کوه وامیستادم تو مراسم، بعد میرفتم سرویس گریه میکردم. 

ازین کوه مغرور چی میخای؟؟؟ شما واقعا آسیب پذیرترین قسمت های من رو دیدین، من بچه هم بودم از کسی چیزی نمی‌خواستم. 

ببین من ۹ سالم بود یه مریضی ناشناخته گرفتم و فلج شدم. نزدیک دو ماه فلج کامل بودم. حتی یه قدم نمی‌تونستم راه برم. تابستون بود، خواهرام آشپزخونه بودن. من تشنه ام بود. نگفتم بهم آب بدین. صبر کردم شاید یه مدت طولانی تا وعده غذایی به نظرم. 

فکر نکن خواهرام نامهربون بودنا، اصلا، ابدا. مامانم بود، خواهرام، یه خانومی همیشه تو خونمون بود. به هیچ کدوم نگفتم.

زبونم سخت به خواستن باز میشه. 

خدایا امتحانم نکن. 

اتفاقا چون اخلاقی اینطوریه، بیچاره شوهرم اگر من چیزی بخوام ذوق هم می‌کنه. 

ویژگیه. ژنه. عوض نمیشه. 

دست به تنظیماتش نزن😁 

اصلا قابل درست شدن نیست. مطمئن باش. 

من تعداد چیزهایی که تو بچگی از پدر و‌ مادرم خواستم (از بدو تولد تا مثلا ده سالگی) شاید اندازه انگشت های یه دست هم نباشه🤣🤣🤣🤣🤣 

بابا من دبستانی بودم، میرفتم کلاس دوم، یه ماه مونده به مدرسه، رفتم از لوازم تحریری محله مون کلی دفتر، مداد، کوله پشتی و همه اینها رو برای مدرسه ام تنهایی و بدون اطلاع به خانواده خریدم اومدم خونه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 تا اونجا خیلی هم راه بودا. گفتم ماه بعد مدرسه ها شروع میشه. 

مامانم هاج و واج مونده بود گفت خودم میبردمت. تو دلم حس کردم داره بهم فحش میده میگه خودم میبردمت🤣🤣🤣🤣

سلام نارین خوبی

اون موضوع رو پیگیری کردی؟؟

رژیم رو چکار کردی؟؟

من یمدت نهارو حذف کردم چون صبحانه دیر میخورم

خیلی خوب کم کردم...بعدش مهمونی و مراسم و شام بیرون زد خراب کرد با اینکه خیر سرم رعایت میکردم

حالا ۴ روز که روزه ام...بعد افطارم سعی میکنم با کالری شماری پیش برم ولی سخته رژیم تو زمستون کلی غذای خوشمزه میوه بلال چای با خرما وااای و...

مجلس روضه هم میرم کلی خوراکی تعارف میکنن زشته برندارم 

موندم چه کنم ...هی سختی بکش دوباره برگرد از اول🤧🤧

سلااام سلاااام دخترای خوشگل  

شب یلدا کجایین 

برنامه خاصی دارین ؟ 

من که اهل لباس و لاک مخصوص یلدا نیستم 

ولی مهمونی شو دوست دارم 

همیشه مفصل و با حوصله می‌گرفتیم اغلب مهمون داشتیم 

الان اصلا و ابدا حوصله ندارم  

سلام سلام 

حتما یلدا بگیرین 

این سالها شدید به زنده نگه داشتن سنت ها نیازمندیم 

من دلم یه جشن یلدای جوانانه میخواد

ولی فعلا ایده ای ندارم

انشالله هیچ وقت هیچ وقت محتاج بنده خدا نشی

انشالله تا ابد ظاهرت و غرورت پابرجا بمونه 

و بتونی تو شرایط سخت بخوبی از پس کارت بربیای

منم یه کوه با استقامت مثل خودت دارم که خواهرم

بنده خدا مثانه اش رو عمل کرد با اون سوند ادرار و درد با لاک قرمزززز و رژ جیغ و لباسی شبک و تمیز اومد دراز کشید جلومون و دردشو پنهون میکرد که مبادا شوهرش و ما بخصوص مادرم دردش رو ببینه...کرونا گرفت تنهایی خودشو درمان کرد 

حتی دم بیمارستان پاش سست میشه و میفته یه اقایی پرستار خبر میکنه بیاد کمک

قشنگ درکت میکنم از ته قلبم برات دعا کردم ❤️

سلااام جیران عزیزم 

آره خیلی خوب بود 

آخرین بار که خواهر عزیزم بود از قنادی کامران شیرینی گرفته بود  

شیرینی اونجا رو دوست داشت 

میز قشنگ و مفصل میچیدیم 

دور هم  

دلم تنگ شد  

حتما بگیر درنا جونم 

هم برای دل خودت و خانواده که الهی دوباره دور هم جمع شین 

هم برای گذر ازین روزهای وحشت 💔

دقیقا 

درکش میکنم 

بخدا دست خودمون نیست 

فقط خدا کمکمون کنه امتحانمون نکنه 

واقعا واقعا چیزی خواستن برام عذاب الیمه 

خدا به خواهرت توان مضاعف بده 

واقعا درکش میکنم

عههههه همسر منم این مدلی یه 

مثلاً ما با دوتا بچه ،با این سن می‌خوایم کجا بریم خدایی 

همسر منم همیشه ترس از دست دادن داشته 

لارج خرج می‌کنه  

مسافرت ،لباس همه چی 

از طلا خریدن هم زیاد خوشش نمی‌یاد 

خیییلی از استقلال من می‌ترسه 

تقصیر خودمم بوده ،تو بحث گفتم ولت میکنم و میرم  

مثل زن خان بشین کنارش برو خرید کارت بکش 

منم از اون مغرورا بودم 

الان نه ،هر چی لازم باشه بهش میگم خرید هم برم یا اسنپ یا با خودش  

اونجا که گفتی حوصله کشف مرد جدید رو نداری خندم گرفت .آره بابا واسه هفت پشتمون بسه 

استیکر م‌ کار نمیکنه انگار کر و لالم