بله بله خوبم شکر خدا
شوهرم رفته قم شفامو بگیره😁😁😁
درسته نون نمیگیره اما شفامو میگیره😁
عصر زنگ زده جیران میخوام برم قم شفات رو بگیرم، یه چایی بذار بیام خونه بخورم برم
گفتم بابا ول کن نمیخاد 🙄🙄🙄
گفت نه میرم
گفتم خب پس منم میام
گفت نه نمیخواد
گفتم خوبم بخدا، میام، میتونم
گفت آخه من با دوستم میرم🤣🤣🤣🤣
حالا من یه سبد خوراکی براشون گذاشتم، رفتن شفای منو بگیرن🤣🤣🤣🤣
حالا پارک آبی رفتن یا واقعا قم رفتن یا کجا، بالاخره رفتن با شفای من برگردن🤣🤣🤣🤣🤣