2777
2789

منو جاریم فقط تولد بچه هامون خونه همدیگه می ریم دو تا پسر تقریبا همسن داریم چن ماه پیش که تولد پسر من بود بچه ها باهم دعواشون شد من دخالت نکردم ولی مادر همسرم خیلی طرف اون یکی نوه رو گرفت ،چون چن تا از بچه های فامیل من بودن خیلی تکرار کرد اینا باهم اصلا دعوا نمیکنن اگه نفر سوم باشه پشت همن نمیدونم کی باعث شده باهم دعوا کنن ،بعد چن بار تکرارش منم ی کلمه گفتم والا من ندیدم اینا باهم خوب باشن بعد اون جاریم قیافه گرفت شام نخورد منم ظرف سر سفره براش بردم گفتم الان نمیتونی بخوری بکش با خودت ببر ظرف از من گرفت پرت کرد وسط سفره بعد شام جمع کردیم من داشتم غذا جا به جا میکردیم مادر همسرم گفت فلانی غذا نخورده گفتم من بهش ظرف دادم خودش بر نداشتم مادر همسرم قاشق کوبید رفت نشست 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


حرفای که برادر همسرم زد بماند حالا دوشنبه تولد پسر جاریمه برادر همسرم به همسرم گفته  با اینکه من همیشه خودم مستقیم به جاریم زنگ میزنم اصلا به خودم زنگ نزد اگه حوصله دارین کارای که تیرماه قبل تولد پسر من تو خونش سر تولد دخترش انجام دادم بگم 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  3 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  4 ساعت پیش