فاصله سنی بچه من ۴ ساله
خیلی خوبه
با هم بازی میکنن، دعوا میکنن،همفکری میکنن
مثلا من سه روز گذشته بیمار بودم
هر دو با هم تلاش کردن یه جوری کارا رو ردیف کنن
آخر شب دخترم گفت چقدر مامان بودن سخته😴😴😴😴
ما وظایف مامان بودن رو بین خودمون ۳ نفر (شوهرمم میگفت)
تقسیم کردیم بازم خسته میشیم
مامان تو چجوری قبلا هم سرکار میرفتی هم این همه کار انجام میدادی
بعضی وقتها بیرون کار دارم میتونم تنهامون بزارم
چون دوتا هستن و مراقب هم هستن
بچه های غیر تک فرزند تعامل با فرد هم سن و سال رو یادمیگیرن
قهر کردن ،بازی کردن،احقاق حق،همکاری،فداکاری و گذشت
اینا خوبی هاش بود
ولی به هر حال سختی های زیادی هم داره
یه بچه ۴ ساله که میبینه یه نی نی دیگه وارد خونه شده
تمام توجه به بچه کوچیک جلب شده
حسادتهاش ،نیازهای کوچیکه
همزمان باید حواست به بزرگه باشه
پسر من بزرگه بود
به خاطر اینکه حسادت نکنه
میگفت بیام رو پات بخوابم میگفتم باشه
اونوقت خیلی سنگین بود
حداقل ۳۵کیلو یا بیشتر بود
همه اینا هست
ولی من بازم به عقب برگردم بازهم دو تا بچه میارم با همین فاصله سنی
در مورد مخارج نمیدونم شما تو چه وضعیتی هستین و دخالت نمیکنم
در مورد کمک نداشتن : منم اصلا کمک نداشتم
بعد به دنیا اومدن اولین بچه هم دیسک گردن گرفتم هم کمر
سر بچه اول بعد ۳ و نیم ماه برگشتم سر کار
دومی ۵ و نیم ماه
الان مابچه ها تعدادمون زیاده
البته چند تاشون شهرای دیگه هستن
ولی چند تایی که اینجا هستیم
مادرمم هر هفته یه جا ویزیت داره هر دفعه یکی مون میبریم
من بتونم منو همسرم میبریمشون
خواهرام ماشین خونه باشه اونا میبرن
به هر حال کارای پدر و مادرم بین ماها تقسیم شده
اینکه اگه فقط یه بچه داشتن خب برای اون بچه سخت بود هر روز بره و به کاراشون برسه
ولی همه اینا به کنار تصمیم نهایی رو شما بگیر
چون بیشتر انرژی از بدن شما میخواد کم بشه
شما قراره باردار بشی ،شیر بدی
بدن شما قراره تحلیل بره
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری