منم وقتی اولین بار آدمی رو که دوست داشتم از دست دادم، حالم بد بود، علاقه و تنفر و خشم و ... برعکس شماها گریه نکردم، اما دو هفته تب داشتم از استخون درد و ماهیچه درد داشتم می میمردم، نمیتونستم راه برم، همش خواب یا دراز کشیده رو تخت، با دوستم که روانشناس بود صحبت کردم گفت اگه همینطوری حالا ادامه داشته باشه، باید دارو بخوری
یک ماه بعد فیلم تولدتشو با دوست دختر جدیدش تو اینستا دیدم، از اعصبانیت داد میزدم، دنبال انتقام بودم
مدتی تعقیبش میکردم
بالاخره به خودم اومدم و به خودم کمک کردم که بیخیالش شم
منم منتظر بودم برگرده، اما برنگشت، سرش شلوغ بود، آدم دور و برش زیاد بود، نوبت به فکر کردن به من نمیرسید، بعضیا برمیگردن، اگه غرق دوست دخترای جدید نشن،
ولی به برگشتنشون فکر نکنید. منتظر نباشید که داغون نشید
دنبال پیشرفت خودتون باشید. برید یه مهارت جدید پیدا کنید برید دنبال افزایش اعتماد به نفس که وقتی برگشت بزنید تو دهنش و بگید لیاقت منو نداری