با سر میرم مادر شوهر منم جوونه دست پختش خوشمزه اس خیلی قری و پری هست .... تا هست برو احترامشونو داشته باش سنگین برو سنگین بیا
باورت نمیشه من ۲ سال ونیم از مادرشوهرم میترسیدم از بس کنایع میزد کلا خیلی ناراحتم میکرد با اینکه منو خودش پسند کرد .. ۳ سال هم که عروسی بودیم و بچه نداشتیم خیلی سروسنگین بودیم دعوت میکرد میرفتیم ...ولی وقتی بچه اومد بچه هام دوقلو دخترند .... مادر شوهرم از اون روز منو میپرسته و عاشقمه فقط من ن دختر ن پسرش دردو دلش برا منع سنگ و صبورش منم