2777
2789
امروز اومدم خونه مادرشوهرم زنگ زده میگه بدبخت به خاطر نوه ام اوردیمت بعد سن قانونی پرتت می کنم بیرون بری اواره بشی فکرمی کرد شوهرم سرکاره منم صداشو زدم رو اسپیکر شوهرمم کاملا شنید زنگ زدم پدرشوهرم گفتم باورش نمیشد شوهرم گوشی رو گرفت گفت بابا راست می گه زنگ زد منم شنیدم باز داره میره خونه مامانش گفتم میرم بیایین بیمارستان روز زایمان بچتونو بگیرین پدرشوهرم رفته بود تهران راه افتاده میره خونش

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باران این بار شوهرت چی گفت؟

خدایا امیدی جز تو ندارم، بارها دستم را گرفتی و از ناامیدی بیرونم کشیدی، هربار صدات زدم پاسخ گرفتم، این امتحان سخت تو را هم با صبر پشت سر میذارم، میدونم که بهترین را برای من میخوای

شوهرم زنگ زده به سلیته برگشته می گه زنت دروغ میگه پسرم با گریه ها فکرکن شوهرم برگشت گفت مامان خونه بودم زو بلندگو بود خودم شنیدم چی می خوایی بس کن دیگه خودمو می کشم راحت میشم خسته شدم شوهرم اینارو گفت قطع کرد
من چرا تازگیا هیچی از پستها نمیفهمم نامفهوم و بی علائم نگارشین
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
باران اگه شوهرت میفهمه اشتباه از مادرشه پس بی خیال باش بذار هرچقدر میخواد بگه هرچند خیلی سخته
کسی که تفکرش با تو متفاوت است، دشمنت نیست.! انسان دیگری ست با دیدگاه دیگر، فقط همین...... اگر فقط همین یک اصل را می پذیرفتیم، روابطمان بهتر می شد، آرامشی توام با احترام. به همین سادگی.....
شوهرم رفته اتاق خواب گریه کرد بعداومد گفت ببخش نمیدونم چی بگم بهش گفتم تا حالا باورم نمی کردی هزاربار اینجوری و بدترازاین شده فکرکردی دروغ می گم خوشحالم اینبار دستش روشد برات اما واقعا خستم نمی تونم اعصابم نمی کشه شرط دارم قبول کنی زندگی با ارامش داشته باشیم قبول نکنی فردامیذارم میرم اما براهمیشه
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز