بهتره بشینی درست فکر کنی، ببینی علت مخالفتت از چیه؟
پسر عموت آدم خوبی نیست یا خودت به کس دیگه ای علاقه مندی؟
ببین عزیزم، من خودم یکی از اون آدمام که مخالف به شدت سرسخت ازدواج فامیلیام. از نظر من ازدواج فامیلی محکوم به شکسته... گر چه من نمونه های موفق ازدواج فامیلی رو زیاد دیدم، ولی این نظریه که در مورد خودم دارم و هیچوقت نمیتونم روی عقیده ام پا بذارم.
حتی گاهی شده فکر کردم اگه من تا آخر عمرم مجبور بشم مجرد بمونم، چی؟ و به این سوال هم پاسخ دادم و با خودم روراستم.
بهتره شما هم درست فکر کنی، فکر کن اگه اون آدمی که بهش علاقه مندی نیومد خواستگاریت چی؟
منظورم این نیست که از هول شوهر کردن بیفتی تو دیگ حلیم، منظورم اینه که همه جوانب زندگیت و بسنج.
با چیزایی که گفتی، مسلما مخالفت و پافشاریت آسون نخواهد بود، ولی اگه با خودت رو راست باشی، بهتر میتونی تحمل کنی.
تو با هر کسی هم ازدواج کنی، فردای ازدواجت حرف و حدیثا تموم میشه و همه میرن پی زندگیشون اما تو میمونی با طرفت که یک عمر باید در کنار هم زندگی کنید و با همدیگه کنار بیاین.
تو مجردی همه میان در مورد ازدواج آدم نظر میدن، ولی تو متاهلی حتی یکی از همون آدما هم نمیاد بپرسه زندگیت خوبه؟ راضی هستی؟
پس فکر کن و کار درست رو انجام بده؛
آدم فقط یک بار زندگی میکنه...