عزیزم من قطع ارتباط نکردم که بخوام بترسم
همسرم با خانواده اش قطع ارتباط کرده
بعد شما تصویرت از مادر خیلی آرمانیه عزیزم همه مادرها فرشته نیستن
مثال میزنم
مادری که بره بالای سر پسرش وقتی خوابه یهو جیغ بزنه
مادری که برای پسر استاد دانشگاهش مدام ۱۱۰ خبرکنه
مادری که لیوان با تمام قدرت پرت کنه سمت بچه اش
مادری که اگر تو تب بسوزی آب به مردنت نمیریزه
مادری که همیشه خونه رو با دعواهاش کتک کاری هاش جهنم کنه مادره؟
عزیزم به حدی همسرم تو اون خونه عذاب کشید که سالها رفت مشاور تا یک مقدار از کابوس های شبانه اش کم شد
هنوز روحش مریضه
گلم قضاوت نکن خیلی وقت ها شرایط مجبورمیکنه به دوری
البته همسرم هرگز توهینی نکرد بهشون فقط رفت وگفت دیگه نمیکشم