گفتم نه چرا باید برکت نداشته باشه ☘️اینطور نگین
نخواستم بینشون شکر آب بشه
گفتم نه دیگه داداش شما هم ماشاالله خوب پیشرفت کردین واسه این سال
به کف خونه رسیدین سرامیک کردین 😍
به کوچه نما زدین 😍
و لوستر گرفتین واسه خونه ...اینا هم پول دیگه هزینه است
باز دیدم زن و شوهری رفتن تو فکر
گفتم واقعیت من هر سال که مرداد ماه میشه به فکر پر کردن فریزر هستم تا شهریور ماه فقط کارم اینکه با قیمت مناسب فریزر رو پر کنم تا زمستون و پاییز گرون ...گرون نخرم
این یه روش که جلوی خرج های من گرفته میشه
هر ماه بودجه بندی دارم و روش پایبند هستم ☘️
هر دفعه که پول میارند باکس بندی میکنم ☘️
حتی دستی پونصد هزار تومن هم صاحب کار بده من اونو سوا میکنم پخش میکنم به هر قسمت
احساساتی خرید نمیکنم
در وقت مناسب خرید میکنم
از جاهای مناسب میرم خرید میکنم
و هزار و یک کار که ......بتونیم پس انداز کنیم
بعد اینم بگم بچه ها قبلا گفتم بازم میگم این زهرا خانوم حدود دو سه سالی از من کوچیک و خاطرش هم واقعا خیلی برام عزیز ♥️عین خودتون خانم به تمام عیار
از اخلاق و رفتار که واقعا حرف ندارند
بهش هم راه و رسم پس انداز و جمع و جور کردن رو چندین بار گفتم
ولی انگار دست خودش نیست 😕
نمیتونه پس انداز کنه
چند دفعه گفتم ..حداقل پس انداز نمیکنی عزیزم
به این فکر کن که از کسی قرض نگیرین
چرا عزت و غرور همسرت رو میاری پایین ❤️؟
در حالیکه سه نفر از خونه مشغول به کار هستند
عیب واقعا که آدم از اینو و اون قرض بخواد
مثلا میبینی دو تومن از مادر قرض گرفتن ...چند روز گزروندن ...بعد سه چهار تومن از خواهر حسین آقا گرفتند گزروندن چند روزی ....چند تومن از کس دیگه و ..
هم پول قرض میکنند ...هم همزمان از سر کوچه اشون قرضی وسیله میخرند 🙁
اون روز میگفت پول نداشتیم نون رو قرضی آوردیم
ده بسته نون خوردیم تو دو هفته ۳۴۰هزار تومن شده 😕
من دیگه این چیزا رو نمیام بهش بگم ...که بگندد فلانی خسیس و ...
آخه عزیز من چه خبر واسه نون لواش دولتی ۳۴۰هزینه کنی؟
من معصومه اگه زن باشم ...خودم رو نمیگم که بگین وظیفه ی زن نیست نون بگیر
همسرمو می فرستم میگم برو پنجاه تا نون بگیر بیا
پنجاه تا نون دولتی اینجا بشه پنجاه هزار تومن که اونقدر هم نمیشه ...من اونو چند هفته میخورم
بعد میان میگن شما ها چرا کم نمیارین ؟
عزیزان من ...برکت زندگی یه طرف قضیه
مدیریت صحیح هم یه طرف قضیه 👌
من هفته ای یک بار میرم نانوایی نوبت میشینم
فوقش به ساعت ...چهل پنجاه تا جمع میکنم
بعد میام قشنگ
ده تا از نون ها رو بسته بندی میکنم میذارم فریزر
برای وقت هایی که یه دفعه ای نون امون تموم شد
من فرصت نکردم برم نانوایی ...از اون میخوریم
چهل تای دیگه اش رو
پهن میکنم رو میز ناهارخوری که نه نفره است
یه ساعت میمونه قشنگ خشک میشه
بعد جمع میکنم میذارم زیر کابینت
هر دفعه که غذای نونی بذارم ...دو ساعت قبلش خیس میدم قشنگ ...انگار تازه است 👌
وقتی میتونم با وقت گذاشتن و زمان گذاشتن و هنر و سلیقه به خرج دادن ...با کمترین هزینه ببندم خرج نون هفتگی ام رو ...چرا بیارم پول بی زبونم رو که همسرم ساعت ها وقت میذاره که اون پول رو بیاره به خونه ...نادیده اش بگیرم ؟و ببرم بدم ...
یا مثلا پیش خودم که مثلا رفتم بعد از ظهر بشینم
همسرش زنگ زده که از سر کار دارم میام یه چیزی آماده کن
به پسرش گفته محمد برو زود دوتا تن ماهی بگیر بیا
عزیزان من ♥️ الان دو تا تن ماهی میشه ۲۰۰تومن
اون روز من یه دونه گرفتم ۱۱۰تومن دادم ...چون گفتم بهترینش رو بده ...گرونترینش رو داد ۱۱۰هزار تومن که به خدا جمعا دو قاشق پر به زور میشد
اونوقت تو نسیه میگیری ...اونم دوتا
بعد میگی زندگی امون برکت نداره ؟
به جای دوتا تن ماهی ...دوتا گوجه رنده کنی ...دو سه تا تخم مرغ بشکنی توش ...میشه یه وعده غذا و همسرت نوش جان میکنه و گشنگی اش برطرف میشه ..و حساب دفتری ات نمیره بالا
وکسی هم نمیفهمه که به خاطر شکم داری قرض میاری ☘️
خدا سر شاهده پیارسال اومدم از رو لیست غذایی که تصمیم داشتم برای شام غذایی درست کنم ..یه نگاه که کردم دیدم .کوکو سبزی
رفتم وسیله هاشو گرفتم
اومدم آماده کردم .تر و تمیز و مرتب....رفتم باشگاه ...گفتم عصری بعد باشگاه می اندازم که تازه به تازه باشه
شب که رسیدم خونه ... شروع کردم به آماده کردن کوکو ..دیدم ما نون نداریم ...خودم رو سرزنش کردم که من چرا باید مدیریت نداشته باشم
که نفهمم نون امون کی تموم ؟
به همسرم زنگ زدم که یه بسته نون بگیر
گفت به بسته آخه میرسونه ؟
گفتم آره ...نون بیات دوست ندارم فردا میرم نونوایی
چرا ؟
ادامه دارد...