سلام و صد سلام و هزاران سلام خدمت یکا یک شما دوستان و خواهر های خودم ❤️
ظهر زمستانی اتون بخیر و نیکی باشه ❤️
بر قرار هستین انشالله ؟
روزگار بر وفق مراد انشالله ؟
چه خبر عزیزان من ؟
دلم براتون تنگ شده بود 🥺😘❤️
به خودم قول داده بودم که همسرم وضعیت اش یکم روبه بهبود باشه میام و مینویسم براتون
به لطف و مرحمت خدا و دعای تک تک شما قشنگا
حال همسرم روبه بهبود 😍❤️
دیگه من چی میخوام از دار دنیا ؟؟😍
همسرم حالش خوب باشه کنارم باشه
سر قله ی قاف هم شده چادر میزنم میمونم
فقط باشه کنارم 😍❤️ صحیح و سلامت باشه
هرروز که چشمام رو باز میکنم و صورت ماهشو میبینم
همون لحظه سجده ی شکر به جای می آورم ❤️
بچه ها نمیدونین که چی کشیدم تو این سه هفته
مردمممم واقعا زنده شدم 😥😔🥺
حال همسرم به قدری وخیم بود
شش بار دکتر بردم
و یه بار بیمارستان 😥
مطمینم دعای بچه های شیر خوارگاه و دعای شما دوستان عزیز همسرم رو بهم برگردوند
مرد چراغ خونه است ❤️
مرد ستون خونه است ❤️
اینها رو میدونستم و باور داشتم
و این یه ماه ،ایمان آوردم واقعا ❤️
بچه ها تورو خدا قدر زندگی هاتون رو بفهمین
تورو خدا خودتون رو درگیر حرف مردم و چشم و هم چشم و ...نکنین
بحث نکنید ...غر نزنید ...به خاطر حرف مردم به زندگیتون اوقات تلخی نندازین
واقعا خداوند خیلی نعمت ها به ما بخشیده که ما ناشکر هستیم ...همین که در این لحظه کنار عزیزانت هستی
کلی جای شکر داره
خیلی حرفها دارم باهاتون
از یه گوشه باز میکنم مینویسم براتون
اول بگم که قدررررر تک تک تومن هاتون رو بدونید 👌
تو این دوره زمونه پول که حرف اول و آخر رو میزنه
تو این زمونه آدم نمیتونه از کسی انتظار داشته باشه
چون واقعا زندگی ها سخت شده ☘️
مردم تو خرج خودشون موندن
آدم نمیتونه از کسی انتظار داشته باشه
قدر پولت رو بدون که کسی واقعا نمیاد تومنی دستت بذاره
تو این چند وقت تومنی از کسی ندیدم
در حالیکه همسرم کم خوبی نکرده به خانواده اش چقدر از دست کسی گرفتیم ...که نمیگم ریا بشه
همون برادر ،خواهر ،حتی پدر مادر چقدر پشتشون بودیم
ولی متاسفانه هیچی ندیدم
دروغ چرا از پدر مادر همسرم انتظار اینو داشتم
که بگن دخترم پول داری ؟دخترم چیزی لازم داری ؟چطور میگزرونی؟
پسرمون چند از شهریور ماه خونه نشین شده و الان هم مریض کلی خرج دارو و دکتر داره ....پول داری ؟
یا موقع اومدنشون تو دستش دو سه کیلو وسیله بگیره بیاره
بگه بده پسرم بخوره ..جون بگیره 🙁
به خداوندی خدا هیچ کس ...هیچ احد واحدی
یه تعارف خشک و خالی نزد
جالبه بهتون بگم که
آخرین باری که میخواستیم دکتر احوال بریم
یه نگاه به بیمه ی همسرم انداخت گفت اعتبارش امروز تموم شده
خلاصه ویزیت رو نقد دادم ...
رفتیم داخل ...مادر شوهرم هم با هامون بود
دکتر که وضعیت همسرم رو دید
گفت بهتر الحمدالله فقط چند تا ویتامین مینویسم که حتما براشون بگیرین ...بندش ضعیف شده
گفتم آقای دکتر خدا ازتون راضی باشه
چند بار پشت سر هم دکتر برده بودم بیمارستان هم برده بودم همسرم خوب نمیشد
ولی با داروهای شما وضعیتش بهتر شده ♥️
گفت خواهش میکنم ..خدارو شکر
ایشون با شنیدن اینکه پنج شش بار دکتر رفتیم ..انسانیت خودش رو نشون داد
دید که همسرم بیمه نداره
برگشت به مادر شوهرم گفت حاج خانم خودتون بیمه دارین
بدین دارو هارو با دفترچه ی شما بنویسم
دیگه هزینه نکنن ...
ادامه دارد