2794

همسرم مسائل خصوصی مرا با خانواده اش در میان میگذارد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 351 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام 

ما حدود دو سال و نیم هست با همسرم زیر یک سقف با هم زندگی میکنیم و دو سال هم نامزد بودیم قبلش ،موضوعی که من رو خیلی اذیت میکنه و از همان اول دوران آشنایی ام با همسرم در میان گذاشتم این بوده که مسائلی که مربوط به زندگیمان میشه را با خانواده اش در جریان نگذارد ولی اصلا فایده ای نداشته تا حالا بارها سر این مساله کارمون به دعوا کشیده شده ،دیگه خسته شده ام هر اتفاق ریز و درشتی می افتد با مادرش در میان می گذارد دریغ از اینکه یه کلمه از صحبتهای مادرش را به من بگوید ،صحبتهاشون دور از من و مواقعی هست که در منزل نیست ،هرازگاهی در خانه هم با هم صحبت میکنن و بارها دیده ام که مادرش درباره تمام اتفاقهای ریز و درشتی که در خانه و محله و فامیل رخ داده به شوهرم اطلاع رسانی می کند و بارها از اطرافیان و فامیلشان شنیده ام که درباره من و زندگی ام و کارها و هدفهایی که داریم در جریان هستن و کسی جز مادرشوهرم از طریق شوهرم اطلاع رسانی نکرده است ...دیگه خسته شده ام از این موضوع در خانواده پدری ام اتفاق بیافتد اطلاع رسانی میکند درباره محل کارم و چیزهایی که حتی ممکنه برای من خطرناک باشد نیز دیده ام که تو فامیل و محلشان همه خبردار شده اند...مریض بشم به خانواده اش اطلاع میده و ....

خواهش میکنم به من بگید چیکار کنم دیگه خسته شدم از بس بهش گفتم و توجیه آورده هربار و زیر بار کار اشتباهش نرفته است.


باتشکر فراوان 

اطلاعات تکمیلی

سن 33 جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز✋🏻

ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد

نحوه آشنايی شما چگونه بوده است ؟

روابط شما با هم چگونه است ؟

آيا روابط شما باهم صميمی است ؟چقدر با هم صحبت ميكنيد؟

آيا شما همسرتان را سرزنش ميكنيد؟

بيشتر در چه مواردی با مادر خود صحبت ميكنند؟

آيا اين صحبت جنبه اطلاع رسانی داره ؟يا درد و دل يا مشاوره؟

آيا ايشون تک پسر هستند ؟

روابط شما با مادر همسرتان چگونه است ؟

عكس العمل شما در مقابل اين رفتار چگونه است ؟

چه اقدماتی تا به حال انجام داده ايد؟


بعد از پاسخگويی در خدمتتان هستم 🌷🙏🏻

تجربه شما

login captcha

سلام خیلی ممنون از پاسخگویی شما

نحوه آشنايی شما چگونه بوده است؟

ما ازدواجمون سنتی بوده و خواهرشون معرف و واسطه بین ما بودن.


روابط شما باهم چگونه است ؟
آيا روابط شما باهم صميمی است؟ چقدر باهم صحبت ميكنيد؟

اوایل نامزدی و همینطور اوایل ازدواجمون بله،ولی بخاطر ناراحتی هایی که از خانوادش تو دوران نامزدیم و همینطور بعد از ازدواجمون دیده بودم کم کم من از خودش هم فاصله گرفتم و دیگه واقعیتش مثل قبل برام نیست.


آيا شما همسرتان را سرزنش ميكنيد؟

من اوایل خیلی منفعل بودم و همه چیز تو خودم میریختم ولی الان دیگه پرخاشگر میشم گاهی وقتها ...خیلی از طرف خانوادش بی احترامی دیدم و اوایل محترمانه صحبت میکردم ولی هربار توجیه میاورد حتی توجیه هایی که خلاف شرع هست با اینکه آدم معتقدی هست ولی چون خانوادش هستن توجیه خلاف شرع هم میاره...منم میدیدم هیچ تغییری نه در خودش و نه در خانوادش صورت نمیگیره کارم به پرخاش و سرزنش هم رسیده گاهی وقتها.


بيشتر در چه مواردی با مادر خود صحبت ميكنند؟

تمام مسائل و کارهایی که قرار هست انجام بدیم مثلا سفر که میریم ،درباره کار من ،ماشین خریدن خونه خریدن ،مهمون که میاد خونمون و...


آيا اين صحبت جنبه اطلاع رسانی داره؟ يا درد و دل يا مشاوره؟

واقعیتش جلو من صحبت نمیکنه ولی گاها دیدم نظرش عوض میشه در خصوص بعضی مسائل بعد که متوجه میشم با مادرشون صحبت داشته همان روز. البته اونا هم با همسرم تو کارهاشون دیدم مشورت میگیرن هم اطلاع رسانی میکنن و هم درد ودل.


آيا ايشون تک پسر هستند؟

نه فرزند بزرگ خانواده هستن.


روابط شما با مادر همسرتان چگونه است ؟

من تو دوران نامزدی ام رابطه خوبی باهاشون داشتم کادو تولد، کادو روز مادر، هر موقع میرفتیم شهرشون برای مادرش هدیه میگرفتم و ...زنگ میزدم  احوالشون میگرفتم اما برعکس هیچ عکس العملی ازشون نمیدیدم و حتی سر رسم و رسومات مادرش همیشه مخالف بود. بعد از ازدواجمون هم من همین روال رو داشتم ولی دیگه واقعا همه چیز یک طرفه شده بود و هر روز هم توقعات بیشتر مثلا میرفتم خونشون موقعی میخواستم بیام به من یه جوراب میدادن یا موقعی که میومدن خونه ما دو سه تا دونه میوه برامون میاوردن خب خیلی برام سخت بود نمیتونستم این رفتارها رو هضم کنم و دیگه مثل قبل باهاش رفتار نمیکنم و سرسنگین تر شدم، یا روز زن که میشد به من میگفت هر موقع مادر شدی برات کادو میگیرم !!!!


عكس العمل شما در مقابل اين رفتار چگونه است ؟

من اوایل گذشت میکردم هر مناسبتی بود احترام خودم را میزاشتم ولی وقتی دیدم حتی یه زنگ به من نمیزنن احوالی ازم بگیرن (ما دور از هم تو یه شهر دیگه زندگی میکنیم) یا میرفتم خونشون بهم احترام نمیزاشتن دیگه نتونستم تحمل کنم یه بار که بهم بی احترامی کردن جوابشون رو دادم و از اونموقع هم دیگه مثل قبل باهاشون نیستم.


چه اقدماتی تا به حال انجام داده ايد؟

من اوایل  به همسرم میگفتم که من از این رفتارها ناراحت میشم ولی فایده ای نداشت خیلی آسیب دیدم تو این چهار سال ...آخرین بار که رفتم خونشون شب موقع خواب به من و همسرم گفتن تو اتاقی بخوابید که پنجره آشپزخونه داخل اون اتاق باز میشه و برای اولین بار بود میدیم پنجره آشپزخونه رو باز گذاشته بودن و صبح زود خواهرزاده هاش که بزرگ هستن و به من نامحرم با برادرش تو آشپزخونه بودن منم دیگه از اون موقع نرفتم خونشون یک سالی میشه اما اونا میان خونه ما.


این مساله هم بگم خانوادش شدیدا درباره کارهایی که میکنن جایی که میرن و ....به کسی چیزی نمیگن اما خبر از همه جا دارن مثلا جاهای مختلف دیوارهای خونشون دیدم که سوراخ کردن و به بقیه همسایه ها و محل دید دارن (تو یه روستا زندگی میکنن).


خیلی ممنون از توجهتون.

پرسش ها و پاسخ های مشابه

همسرم بابت وظایفش منت میگذارد

پاسخ باسلام دوست عزيز همونطور كه از نوشته خودتون مشخصه شما در گذشته رفتار درستی داشتيد ( تشكر و قدردانی) و بعد از مدتی اين رفتار قطع شده . زوجها در زندگی زناشويی وظايف مشخصی دارند ولی دليل بر آن نيست كه ب...

همسرم برای من وقت نمیگذارد

پاسخ سلام دوست گرامی نیاز شما به تایید و توجه از طرف همسرتون نادیده گرفته میشه و ارضا نشدن نیازها تعادل بین زوجین رو بهم میزنه به شما توصیه می کنم در زمان و مکان مناسب که همسرتون حال و هوای خوبی دارن و به ...

همسرم برای من وقت نمیگذارد

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديدبي توجهی همسر يكي از مشكلات زندگی زناشويی است كه با شيوه درست با آن برخورد نشود ،به اختلاف و بي اعتمادی منجر ميشود .دوست عزيز سهم شما در اين ارتباط ...

سلام خیلی مختصر مشکل خودم رو درمیان میگذارم همسره من یک ماه هست که خانه را به قصد کار کردن به شهرستا

پاسخ سلام دوست عزیز چرا شما با دخترتون به شهرستان نمیرید تا همسرتون رو ببینید؟ بهتره از نزدیک با هم ملاقات داشته باشید شاید با دیدار حضوری متوجه موضوع و دلخوری ایشان وخانواده شان بشوید این حق دختر شماست ...