2794

دخالتهای مادر شوهرم در زندگی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 175 بازدید

سلام . حدود ٤ سال است كه ازدواج كرده ام و توی اين مدت مادر همسرم كارهايی كرده كه از چشمم افتاده و همسرم در تلاش هست كه كدورتی بين ما پيش نياد بعضی از اين مشكلات از حرفهايی بوده كه از همون دوران نامزدی ما شروع شد . ما صيغه محرميت بينمون خونده شده بود كه من خونه خانواده همسرم بودم و خواهر و برادرش هم با همسرانشون اونجا بودن و تا دير وقت مشغول صحبت بوديم و من قصد موندن توی خونه اونها رو نداشتم و چون پيش پزشک هم برای معاينه نرفته بودم جاريم رو فرستاد كه بهم بگه اگه قرار بمونی بايد پيش مادرشوهر يا جاری بخوابم و من نموندم و رفتم خونه خودمون . گذشت و گذشت تا روز فردای پاتختی و به من گفت كه چرا مادرت از خاله همسرم و جاری و خواهر شوهرم بابت پذيرايی تشكر نكرده در صورتی كه من شاهد بودم كه خواهرام و مادرم تشكر كردن و من هم همون لحظه جواب ايشون رو دادم كه تشكر كردن هركسی همچين حرفی رو زده از روی حسادت زده و باز هم گذشت من هرچيزی كه برای ايشون ميخريدم بهم ميگفت دارم اينو چرا خريدی و وقتی جاريم چيزی ميخريد با كلی تشكر اين كار رو ميكرد در صورتی كه برای مادر زن سلام ما بين ايشون و مادرم فرقی نذاشتيم و برای هردو انگشتر خريديم . منزل ما ٣ سال نزديک خونه مادرشوهرم بود هروقت ميرفتيم غذاهای مونده رو آماده ميكرد ميخورديم و ميوه كه اصلا نمياورد ولی جاريم كه كرج هست وقتی ميخواد بياد برای اون خودكشی ميكنن و الان كه حدودا ٣ ماه است كه از خونه اونها دور شديم پذيرايی از ما هم بهتر شده . ايشون طوری با من رفتار ميكنه كه انگار من حواسم به شوهرم نيست مثلا چرا شام نميدی ببره سركار يا مديونی ميزاری با موتور بره سركار در صورتی كه من همه اين كارها رو برای همسرم كرده ام اما گوش به حرفم نميده چند وقت پيش هم به مادرم داشت ميگفت كه دخترت مياد اينجا ظرف ها رو ميشوره قابلمه ها ميمونه مادر من هم همون لحظه گفت كه خونه من هم همينجوری كمک ميكنه بيشتر مواقع احساس ميكنم حالت تهاجمی داره و من هم خودم همون حالت رو ميگيرم همش دوست داره جلوی من حرف جاريم رو بزنه من باردار بودم و  ٧٠ روز مونده به زايمانم اسباب كشی كرديم دريغ از اينكه بيان و بهم كمک كنن فقط پدر همسرم اومد به قول خودش موند تا ناهار برامون بياره و ساعت ٥ غروب به ما ناهار داد و بعد شروع به شستن ظرف ها كرد و گفت وای چقدر خرده ريز زياد داری و منم گفتم چيزای ريز تزيينی و فنجون كوچيک دوست دارم و تمام، ٢ هفته مونده به زايمانم اومدن خونه من مهمونی دريغ از اينكه قبلش بيان كمک برای آشپزی وقتی هم به همسرم گفتم يواشكی دور از چشم من بهشون زنگ زد و گفت كه بيان كمک اما بهونه اين بود كه پدر شوهرم رفته و ماشين نيست و خود همسرم توی تمام كارها بهم كمک كرد و الان هم كه زايمان كردم مادرم اومد ٥ روز با دل و جون من و جمع و جور كرد اما به اميد اين خانم من رو گذاشت و رفت به كارهای خودش برسه با پای گچ گرفته اومده و روزه هستش مادر شوهرم دريغ از اينكه يه ليوان آب بده دستم تمام كارها رو همسرم انجام ميده با اينكه خسته از سركار مياد موقع شام گير داده به قاشق جهيزيه من كه چقدر دهنش بزرگه چرا اينو گرفتی چرا اين مدلی هستش منم با حرص گفتم ببخشيد ديگه ما نساختيمش همسرمم هم همش دنبال اين هست كه كدورت پيش نياد حالا جرات ندارن به جاريم حرفی بزنن چون برادر شوهرم و جاريم جوابشون رو ميدن ديشب از شدت درد اونقدر گريه و ناله کردم تازه امروز شروع كرده به رسيدن من نميتونست ميگفت و نميومد نميدونم چه كنم پدر شوهرم خيلی به ما ميرسه ناحق نباشه ما به پدر شوهرم بدهكار بوديم به حرف مادر شوهرم گفت اون پول رو نميخوام اما با اين كارها نميدونم ميخوان منو حرص بده يا واقعا با من مشكل داره توی دوران بارداری حتی زنگ نزدن حال من رو بپرسن حتی بهم گفتن چرا زودتر از جاريت حامله شدی بايد ميزاشتی اون حامله بشه بعد خوب اون مشكل داره و شايد نخواد بچه بياره سر اسم گذاشتن بچه ام هم اونقدر به خواهراش بها داده بود كه خاله های همسرم داشتن برای اسم بچه من تصميم گيری ميكردن من هم همون لحظه گفتم به كسی ربطی نداره كه من اسم بچه ام رو چی ميزارم. و مهمونی رو رها كردم و رفتم حتی زنگ نزدن بگن ما منظوری نداشتيم و من باز بخاطر همسرم كوتاه اومدم تو رو خدا راهنمايی كنيد من همه اين كارها رو ضبط كردم همسرم هم هی ميگه ول كن خودت رو ناراحت نكن كه باعث كدورت بشه مشكلات خرده ريز زياد دارم


اطلاعات تکمیلی

سن ٢٦ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

مثال هایی که از رابطه خود با مادرشوهرتان مطرح کردید نشان میدهد شما حساسیت زیادی در تحلیل رفتار خانواده همسر و مقایسه کردن دارید .
این ذهنیت با وجود پیش فرض هایی که در شناخت شما وجود دارد باعث میشود حتی کوچیکترین رفتار و سخن را به نحوه ای تفسیر کنید که بیشترین میزان خطا و خشم را در شما ایجاد کند .
سهم این رفتار خانواده همسر در زندگی شما چقدر است؟مرز بین زندگی شما و همسرتان و خانواده هایتان چگونه تعیین شده؟
اینگونه که از طرح مشکلتان به نظر میرسد شما مسئله مهم تری که در زندگی مشترک و مادر بودن خود دارید را فراموش کرده و درصد زیادی از تمرکز و انرژی خود را روی تحلیل رفتار و سخنان مادر شوهرتان گذاشته اید .رابطه با خانواده ها بخشی از زندگی زناشویی و خانواده سه نفره شماست که باید با رفتار درست و حفظ احترام مرزبندی و مدیریت شود .
بانوی گرامی برای حل این مسئله باید ابتدا نوع تفکر خود در مورد رفتار اطرافیان را تغییر دهید که این کار با کمک درمانگر امکانپذیر است و در گام دوم الگوی رابطه خود را با مادرشوهرتان به نحوی مدیریت کنید که کمترین مشکل را برایتان ایجاد کند.(برای پیدا کردم این الگو بررسی کنید که چه زمان هایی مسالمت آمیز با هم مراوده داشته اید؟رفتار خودتان را نیز بررسی کرده و به نحوه واکنش طرف مقابل در زمان هایی که رفتار متفاوت داشتید فکر کنید)
و در آخر اینکه رابطه متقابل خود با مادر شوهرتان را با دید رابطه دو رقیب نگاه نکنید که سعی در جدالی بی پایان دارند .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

دخالتهای مادرشوهر و بی تفاوتی همسر

پاسخ سلام دوست عزیز آیا این مشکلات از ابتدا وجود داشت؟ دلیل مخالفت مادر شوهرتون با ازدواج شما چه بوده که عنوان کردید میخواد ثابت کنه به همسرتون که انتخابش اشتباه بوده؟ دلیل دخالت های مادرشوهرتون چی هستش؟ و...

دخالتهای زیاد مادرشوهر

پاسخ سلام دوست و همراه گرامی شرایط سختی دارید و نگران زندگیتون هستید و نیاز به استقلال در رابطه شما نادیده گرفته میشه و هیچ حریم و مرزی در رابطه شما وجود نداره و چون وابستگی مالی به خانواده همسر وجود داره ...

دخالتهاى خواهرشوهر

پاسخ با سلام خوب وقتی همسر شما به سفارش خواهرشون و با معرفی ایشان با شما آشنا می شود می توان به این موضوع پی برد که این ارتباط، ارتباط نزدیکی است. از طرفی به نظر می رسد شما مدت زمان کافی برای شناخت ایشان ص...

دخالتهای مادرشوهر و پدرشوهر

پاسخ سلام دوست خوبمهمه مادر ها و پدر ها خودشون رو در مورد زندگی فرزندانشون مسئول میدونن و در نتیجه به خودشان اجازه دخالت در تمام امور زندگی عروس ها و دامادها میدنرفتار شما باید در این زمینه خنثی در عین حال...