سلام امیدوارم که خوب باشید .وقتی در رابطه با خودشناسی صحبت می کنیم یک بحث فلسفی مطرح می شود نه یک بحث علمی .بنابراین اینکه هسته اصلی خودشناسی چیست ، بستگی به دیدگاه فلسفی و باورهای هر فردی دارد .افراد با توجه به دیدگاه ها و باورهای مختلف ممکن است مطالب مختلفی را بیان کنند .در یک نگاه کلی ما می دانیم که نوزاد انسان وقتی به دنیا می آید هیچ اطلاعاتی را در رابطه با اینکه او چه کسی هست و یا این دنیا چگونه جایی است ندارد و نخستین تجربیات او در ارتباط با والدین سبب شکل گیری تدریجی ساختارهای اساسی شناختی در ذهن نوزاد می شود . وقتی ما به سنین بزرگسالی می رسیم با یک مشکل اساسی در خودشناسی مواجه هستیم و آن اینست که برای خود شناسی وسیله ای جز ذهن خودمان در اختیار نداریم و برای اینکه از ذهنمان استفاده کنیم و بخواهیم خودمان را بشناسیم به شدت تحت تأثیر ساختار های اولیه شناختی هستیم که در کودکی به ما داده شده است .ببینید الان که من با شما صحبت می کنم و یا من یا شما در ذهن مان فکر می کنیم به چه وسیله ای اینکار را انجام می دهیم ؟به وسیله واژه ها .خب این واژه ها را ما از کجا آورده ایم ؟بگذارید یک مثال ساده برایتان بزنم .وقتی من می گویم محبت یک مفهومی در ذهن شما می آید .خب این مفهوم از کجا می آید ؟شما وقتی نوزاد بودید هیچ درکی از واژه محبت نداشتید .بعد از مدتی مجموعه رفتارهای محبت آمیزی که والدین و اطرافیان با شما داشتند برای شما در ذهنتان یک مفهومی را شکل می دهد به اسم محبت .خب حالا تصور کنید تفاوت کودکی که را که در دوران نوزادی تحت عنوان محبت توسط والدین بوسیده می شود ،در آغوش گرفته می شود و احیانا گهگاهی با دندان او را محبت آمیز گاز هم می گیرند با کودکی که همین رفتارها با او می شود فقط قسمت گاز گرفته شدن را ندارد .خب معنای واژه محبت برای این دو کودک متفاوت است. در ذهن یکی محبت همراه با اندکی درد تداعی می شود و برای دیگری بدون درد .
این یک مثال کوچک است .خب حالا در نظر بگیرید چگونه تمام مفاهیم به همین شکل در ذهن افراد شکل می گیرند ؟بنابراین می توان تصور کرد وقتی با ذهن خودمان می خواهیم خودمان را بشناسیم با چه مشکلی مواجه خواهیم بود .در نهایت باید بگویم نزدیکترین راه به خودشناسی واقعی همان خودشناسی است یعنی بررسی و نظاره کردن خود به گونه ای که انگار در حال بررسی فرد دیگری می باشیم به این شکل که علت رفتارهایمان را بر مبنای اینکه این رفتار یک علتی داشته و آن علت خود ،علتی دیگر داشته (البته در اکثر موارد علل های مختلف در کارهستند نه صرفا یک علت مشخص) پیگیری کنیم تا به نوزادی برسیم .اینکه متوجه شویم تقریبا تمام آنچه امروز هستیم به وسیله دیگری شکل گرفته ،بتوانیم این روند شکل گیری را بدون تعصب و کاملا عاقلانه بررسی کنیم .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید