سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
عزت نفس و اعتماد به نفس مثل خيلی از مؤلفه های روانی ما انسان ها در دوران کودکی پايه گذاری می شوند. همانطور که خودتان هم به درستی اشاره کرديد، اگر چه ممکن است همسرتان در رابطه اش با شما تندی ها و بدرفتاری هايی داشته باشد، اما چون شما حساسيت زيادی روی رفتار ديگران داريد، هر گونه رفتار ناخوشايند نسبت به خودتان را چند برابر بدتر و وحشتناک تر از آنچه واقعاً هست، ادراک می کنيد.
آنچه درباره اعتماد به نفس کم از خودتان گفتيد، مطالبی کلی اند. ضعف اعتماد به نفس در آدم ها به يک شکل و با يک منشأ يکسان نيست. در اين زمينه لازم است مشاوره های حرفه ای گرفته شود. توصيه می کنم برای اين کار حتماً اقدام کنيد. در عين حال، چون زير بنای اعتماد به نفس، «عزت نفس» است، خوب است که درباره اين مفهوم، مطالعه کنيد. کتاب های خوب و علمی زيادی درباره عزت نفس وجود دارد. مثلاً کتاب "عزت نفس در 10 گام" چاپ انتشارات دانژه را می توانيد تهيه و مطالعه بفرماييد.
و از چند چيز مطمئن باشيد:
1. مشکلات ما آدم ها در حد و وزن و قد و قواره خودمان هستند، نه بزرگتر از ما.
2. مشکلات ما فقط با تفکر صحيح، تصميم گيری به جا، کمک گرفتن درست از ديگران و از همه مهم تر عمل کردن در جهت حل آنها، برطرف می شوند.
3. هرگز هيچ مشکلی به خودی خود و معجزه آسا حل نمی شود. خداوند بزرگ هم زمانی درهای بسته پيش روی ما را باز می کند که عزم و اراده ما را برای باز کردن آنها ببيند.
4. دنيا جای انسان های زنده است. زنده، انسانی است که پوياست. يعنی فکر می کند، احساس می کند، تصميم می گيرد و عمل می کند. ممکن است عملش اشتباه باشد. ايرادی ندارد؛ ياد می گيرد و دوباره بهتر عمل می کند.
به خودتان بياييد.
لباس آدم های بدبخت و شکست خورده را از تن درآوريد و لباس زندگی بپوشيد.
هيچکس به جز خودتان نمی تواند به شما کمکی بکند.
منتظر شنيدن خبر اقدامات مثبت و اميدبخش بعدی تان هستم.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید