مشکلات زنان بیوه در جامعه
کسی که به تازگی همسرش را از دست داده تنها از لحاظ احساسی درگیر این اتفاق نیست بلکه با گذشت زمان مسائل جدیتر و پیچیدهتری ذهن او را مشغول خود میکند؛ مخصوصا اگر مرگ همسر در اثر بیمار طولانی نبوده و بدون هیچ آمادگی اتفاق افتاده باشد.مشکلات زنان بیوه در جامعه خصوصا زنانی که صاحب فرزند یا فرزندانی هستند بسیار زیاد است اما با داشتن آگاهی و دانش از مسائل پیش رو و انجام اقدامات درست، می توان تا حدود زیادی از سختتر شدن اوضاع جلوگیری کرد و این چالش را پشت سر گذاشت.
در وهله اول سعی کنید احساسات خود را همانگونه که هست ابراز کنید. نقش بازی کردن و به تعویق انداختن احساسات هیچ مشکلی را درمان نمیکند. بنابراین تصور نکنید که با پنهان کردن احساسات راه درستی را در پیش گرفتهاید.
این طبیعی است که ابتدا مرگ همسر را انکار کنید. در مرحله بعدی احساس خشم و عصبانیت خواهید کرد و بعد از کمی آرامتر شدن حس افسردگی و ناامیدی به سراغتان میآید. در نهایت، مرحله آخر زمان پذیرفتن مرگ همسر است. اگر این مراحل را به صورت طبیعی پشت سر نگذارید فرزند شما احساس میکند غم و اندوه او در مورد فقدان پدرش یک موضوع غیرطبیعی و غیرعادی است. با این احساسات یکدیگر شریک شوید تا پروسه پذیرش مرگ همسرتان را راحتتر پشت سر بگذارید.
مرگ پدر را برای کودک آسانتر کنید
بعد از مرگ همسرتان سعی کنید بیش از گذشته با فرزندتان وقت بگذرانید و او را با افرادی احاطه کنید که او را دوست دارند و یا فرزندتان احساس خوبی از بودن در کنار آنها دارد. مرگ پدر برای کودک سخت است اما با چند راهکار میتوان شرایط را قابل تحمل کرد. برای مثال سعی کنید روتینهای همیشگی را حتی الامکان برای فرزندتان اجرا کنید مانند ساعت خواب، ساعت ورزش و یا بازی. از آنجا که مرگ همسرتان اتفاقی بوده که در کنترل شما و فرزندتان نبوده، در عوض او را نسبت به گذشته کمی بیشتر در تصمیمهایش آزادتر بگذارید و به او حق انتخاب دهید؛ البته نه به صورت مطلق بلکه با رعایت احتیاط و دوراندیشی.اگر فرزندتان نیاز به فضا داشت درکش کنید. مراقب ساعات خواب و غذای خودتان و فرزندتان باشید. برای فرزندتان برنامهای ترتیب دهید که در طول روز بدون هدف نباشد. با همین روش مرگ پدر برای کودک به تدریج پذیرفته خواهد شد.
از دیگران کمک بخواهید
ممکن است قبل از مرگ همسرتان با خانواده اش دچار مشکل شده باشید اما در این شرایط شما به حمایت نیاز دارید و مطمئن باشید آنها هم شرایط شما را درک خواهند کرد. حمایت اطرافیان فقط شامل جنبههای مادی نمیشود. اگر فرزند دارید از دیگران کمک بخواهید و دقیقا خواسته خود را بگویید. اگر برای مثال اطرافیان و یا خانواده همسرتان شما و فرزندتان را مدام به شام و نهار دعوت میکنند در مقابل بگویید:« من واقعا از شما متشکرم اما دوست دارم در این مورد یا فلان موقعیت خاص از من حمایت کنید.».یک زن بیوه ممکن است گاهی به خلوت نیاز داشته باشد. در این موارد اصلا با کسی رودربایستی نداشته باشید. به دیگران بفهمانید که موقتا به خلوت نیاز دارید و مجددا با آنها در ارتباط خواهید بود.
زنان بی سرپرست و مدیریت مالی
نکته خیلی مهم در مورد زنان بی سرپرست که به تازگی همسر خود را از دست دادهاند پرهیز از عجله در تصمیم گیری است. تصمیمات بزرگ چه در مورد فروش خانه باشد چه نقل مکان به همسایگی خانواده پدریتان را، 6 الی 12 ماه به تعویق بیاندازید. شک نکنید شما تا یکسال دیگر که شرایط کمی برایتان آرامتر شد عاقلانه تر در مورد زندگیتان تصمیم خواهید گرفت. تصمیمی که در فشار مرگ شوهر گرفته شود خصوصا تصمیمات بزرگ مالی ممکن است از روی فشار و افسردگی باشد. یادتان باشد مغز شما در هنگام فشار و استرس تصمیمات منطقی نخواهد گرفت. زنان بی سرپرست در مورد امور مالی بهتر است به یک مشاور مالی یا افراد مورد اعتماد خود و یا همسرشان رجوع کنند.ازدواج بعد از مرگ شوهر
مدیریت مالی برای زنان خانهداری که همسر خود را با وجود فرزند از دست دادهاند سخت است و اگر همسر شما ثروت زیادی نداشته باشد تربیت فرزند و اداره امور زندگی برایتان سخت خواهد بود. حال این شما هستید که باید در نبود همسرتان اطلاعات کافی در مورد دخل و خرج روزانهتان داشته باشید و آن را مدیریت کنید. اگر شاغل هستید کار کمی آسان تر میشود اما در مورد زنان خانهدار موضوع کمی پیچیدهتر است. این دسته از زنان شاید کمتر به گزینه ازدواج بعد از مرگ همسر فکر کنند و یا حداقل زمان بیشتری دارند که دوره درد و تنش را به آرامی پشت سر بگذرانند.اما در مورد زنان بی سرپرست خانهدار داستان قدری متفاوت است. برای این دسته از زنان طبیعی است که ازدواج بعد از مرگ شوهر تبدیل به یکی از گزینههای منطقی شود. اما در این مورد هم همانند تصمیمات بزرگ مالی به خود و فرزندتان زمان بدهید. فرزند شما باید آمادگی لازم برای این اتفاق را داشته باشد. در وهله اول باید به خود و فرزندتان زمان کافی برای آرام شدن دهید. ارتباط با افرادی که مورد علاقه همسرتان بوده و ابراز تجربیات آنها در مورد همسرتان میتواند حس فرزندتان را در مورد پدرش بهتر کند. بعد از رعایت این نکات و طی شدن زمان کافی می توان به گزینه ازدواج بعد از مرگ شوهر فکر کرد و در صورت موردی مناسب اقدام به ازدواج کرد.
سلام، هشت روز مانده به چهارمین سالگرد عقدمون همسرم در سانحه تصادف فوت شدن. فقط یک دختر بچه ۵ ماهه دارم.تازه خونه خریده بودیم.همسرمم حقوق داشت و دیه که بیمه میده. من به علاوه این فشار روحی و روانی و افسردگی ناراحتیم تنهاییم فکر اینم که ادامه زندگیم چطوری میگذره. کنار اومدن با این قضیه خیلی سخته ولی اون هیچ، نمیدونم قراره کجا زندگی کنم؟ پیش پدر مادرم یا خونه خودم؟دلم نمیخواد خونه رو هم بفروشم. طبقه پایین خونمون برادر شوهرم با همسروبچه اش زندگی میکنن یعنی باهم شریکی خریدیم. از الان میگن اگه بری خونه خودت تنهایی هر چقدم خودتو به گناه نندازی هر چقدم مراقب اعمالت باشی بازم مردم میگن بخاطر برادر شوهرش مونده اونجا. یا حرف و حدیثای دیگ. ۲۳ سالمه.لطفا راهنماییم کنین