2783
چرا ما ایرانی‌ها در دنیای مجازی اینقدر خشن هستیم؟

چرا ما ایرانی‌ها در دنیای مجازی اینقدر خشن هستیم؟

1396/09/27 بازدید298
«بخواب مامان جان. بخواب تنها دلخوشيم. بخواب شيرين عسلم. منو ببخش. ديگه آرزويى ندارم. ديگه هيچى نمى‌خوام از خدا. ديگه بى‌حس شدم. ديگه تموم شدم. فقط منتظرم كه زودتر بيام پيشت. همين.»
اگر یکی از ۷۲۰ هزار دنبال‌کننده صفحه اینستاگرامی«هانیه توسلی» باشید، احتمالا این جمله‌ها برایتان آشناست؛ جملات و ابراز احساساتی که او بعد از مرگ گربه‌اش، همراه با عکسی از او با کاربران فضای مجازی به اشتراک گذاشت و این تازه اول ماجرا بود...
نه فقط برخی از دنبال‌کنندگان محترم این بازیگر، که همه افرادی که این ابراز احساسات به مزاج‌شان خوش نیامده بود، با کامنت‌های زننده و توهین‌آمیز خود سعی کردند خانم توسلی را از اشتباه درآورند که «یک گربه نباید این قدر برای شما مهم باشد و شما نباید اینطور واکنش نشان دهید»!!!
البته در نهایت هانیه ترجیح داد بخش نظرات پست مربوط به مرگ گربه‌اش را مسدود کند و خلاص!
متاسفانه از این دست خبرها کم نداشته‌ایم و قطعا ماجرای گل زدن «لیونل مسی» به تیم ملی ایران و سیاه شدن صفحه فیس‌بوکش از فحاشی و توهین‌های ایرانی‌ها را به خاطر دارید.
همین اتفاق‌ها، وقتی هنرپیشه‌ای ازدواج می‌کند و نظر ما را در مورد لباس عروسی‌اش نمی‌پرسد(!)، یا بازیگری نظرش را در مورد موضوعی بیان می‌کند، یا بازیگر یا فرد مشهوری مهاجرت می‌کند و .... بارها و بارها تکرار می‌شود و وحشتی در دل خیلی‌هایمان ایجاد می‌شود که: «ما چرا در فضای مجازی اینطور رفتار می‌کنیم؟! چرا ما ایرانی‌ها که حداقل در روابط رودررو، حفظ ظاهر می‌کنیم و حداقل به هم توهین نمی‌کنیم، در روابط مجازی بی‌مهابا پیش می‌رویم و نه فقط قضاوت و پیش‌داوری می‌کنیم، که یکدیگر را متهم می‌کنیم و گاهی شورش را درمی‌آوریم و کار را به توهین و فحاشی می‌کشانیم؟!»
از آنجا که 27 آذر در تقویم ملی ما، «روز جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری» نام گرفته است، بی‌مناسبت ندیدیم در خصوص همین خشونت‌های فضای مجازی و افراط‌هایمان با «دکتر امیرحسین جلالی»، روانپزشک، به گفتگو بنشینیم؛ شاید خواندن این صحبت‌ها، فرصتی باشد برای کسانی که باید در رفتارهای مجازی‌شان تغییر ایجاد کنند و به دلایل واهی و بی‌منطق باعث آزردگی خاطر دیگران نشوند.

بعضی‌ها بیمارند و بعضی‌ها عصبانی!

در ابتدای این بحث لازم است موضوعی را روشن کنم: اینکه می‌گوییم «بعضی افراد در فضای مجازی پرخاشگری می‌کنند» این برداشت را ایجاد می‌کند که منظور، افرادی هستند که ممکن است از سلامت روان کافی برخوردار نباشند؛ در حدی که بیمار بوده یا مشکلی بیمارگونه داشته و نیاز به کمک داشته باشند.
اما وقتی این موضوع مطرح می‌شود که «خشونت مردم ایران در فضای مجازی بالا رفته»، متفاوت است. بنده به عنوان متخصص سلامت روان، معتقدم با اینکه رفتارهای مذکور می‌تواند به عنوان بیماری یا وضعیت‌های بیمارگونه باعث شکل‌گیری چنین واکنش‌هایی در فضای مجازی شود، اما به نظر می‌رسد با یک پدیده اجتماعی روبرو هستیم.
درواقع خشونت و پرخاشگری مجازی را نمی‌توان جدا از خشونت و نابردباری موجود در فضای اجتماعی حقیقی دانست. شاید این رفتارها و واکنش‌ها در فضای مجازی صرفا عریان‌تر و جامع‌تر باشد؛ اینکه افراد در صفحه اینستاگرام یا فیس‌بوک یک نفر جمع می‌شوند و فریاد می‌زنند، درست مثل این می‌ماند که دور یک ساختمان تجمع کرده و داد می‌زنند!
اما از آنجا که چنین امکانی در فضای اجتماعی وجود ندارد و یا افراد ممکن است دیده شوند و یا برچسب بخورند و یا این که چنین تجمع‌هایی ممکن است منع قانونی داشته باشد، در نتیجه جایی که فعلا امکان تجمع و داد زدن بدون قید و بند وجود دارد، همین فضاهای مجازی است.
به عبارت دیگر انرژی روانی، در نهایت راه خودش را برای تخلیه پیدا می‌کند و چون در فضای مجازی امکان بیشتری وجود دارد، این رفتارها عریان‌تر و متجمع‌تر خود را نشان می‌دهد.

بعضی‌ها دل‌شان از جای دیگری پر است ...

تحلیل دیگر این است که: وقتی بعضی‌ها بر سر یک هنرپیشه، سلبریتی، فوتبالیست یا هر فرد خاص دیگری داد می‌زنند و انتقاد می‌کنند، آیا واقعا از همان فرد متنفر هستند و از او عصبانی هستند؟
پاسخ این سوال اگر چه گاهی هم می‌تواند مثبت باشد، اما در بیشتر مواقع منفی است! در واقع پدیده‌ای که به آن «جابجایی» می‌گوییم، باعث می‌شود بعضی‌ها خشم و انرژی که به خاطر اتفاق دیگری در آنها جمع شده را جای دیگری بروز دهند.
اینکه می‌گوییم «دلت از جای دیگه پره؛ چرا با من تندی می‌کنی؟!» دقیقا همین است.
مسلما پرخاش و فحاشی مجازی به فلان بازیکن فوتبال که مثلا اهل کشور اسپانیاست، یا فلان مجری تلویزیون که مثلا اهل برزیل است، برای کاربر ایرانی هزینه و پیامدی نخواهد داشت! همین فرد اگر بخواهد بر سر مدیرش یا فلان مقام مسئول فریاد بزند، ممکن است برایش پیامدهایی داشته باشد. بنابراین خشمش را روی فردی و در فضایی که عوارض کمتری برایش دارد، «جابجا» می‌کند.

تعارف‌های حقیقی، بی‌پروایی مجازی!

نکته دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم، یک مشاهده جهانی است که از وقتی که فضای اجتماعی آنلاین جا باز کرد و عمومی شد، پدیده‌ای به میان آمد که بعدا هم مورد مطالعه قرار گرفت و ثابت شد: «ما انسان‌ها در فضای مجازی و آنلاین بسیار تکانه‌ای‌تر و بی‌پرواتر هستیم؛ انگار در این فضا اتفاقی رخ می‌دهد که ما حجب و حیا یا محدودیت‌هایی که در موقعیت‌های حقیقی و در تماس چهره به چهره داریم، کنار می‌گذاریم».
«بندیکت» جوامع را از لحاظ تنظیم‌کننده‌های روانی که باعث روابط اجتماعی می‌شود، به دو گروه تقسیم می‌کند: یکی جوامعی که «شرم» تنظیم‌کننده روابط اجتماعی است و به شکل تعارف کردن، حجب و حیا خودش را نشان می‌دهد. دیگری جوامعی است که بیشتر «احساس گناه» تنظیم‌کننده روابط اجتماعی است- شبیه جوامع غربی- و بیشترین دغدغه افراد در این جوامع این است که به دیگران آسیب نرسانند و اتفاقا در همین جوامع، قانون کارآیی بیشتری دارد.
اما در جوامعی مثل جامعه ما که افراد بر اساس «شرم» رفتار می‌کنند، همین احساس شرم باعث می‌شود وقتی چشم در چشم یکدیگرند، خیلی از کارها را نکنند و خیلی از حرف‌ها را نگویند. اما در جامعه مجازی نقش «شرم» بسیار کم‌رنگ می‌شود؛ انگار باوری ناخودآگاه در ما وجود دارد که از قید «شرم و حیا» آزادیم و همانطور که گفته شد، این باور هم در جوامع غربی و هم در جوامع شرقی، ثابت شده است و همه افراد در فضای مجازی بی‌پرواتر از دنیای حقیقی عمل می‌کنند و شاید نتیجه بر هم‌کنش همین دو اتفاق است که شاهد این «بزن بهادری ایرانی» در فضای مجازی هستیم.

جای خالی گفتگوهای واقعی

اگر بخواهم این موضوع را از زاویه‌ای دیگر بررسی کنم باید بگویم ما در فضای مجازی، خیلی با هم گفتگو می‌کنیم؛ اما شواهد و مدارک نشان می‌دهد که این سطح از گفتگو در فضای واقعی و حقیقی حتی در خانواده‌هایمان هم رخ نمی‌دهد!
در شهرهای غربی و اروپایی، رستوران‌ها و کافه‌های محلی وجود دارد که در پایان روز خانواده‌ها، دوستان، همسایه‌ها، حتی هم‌مدرسه‌ای‌ها و نوجوان‌ها در این مکان‌های عمومی دور هم جمع می‌شوند و تا شب با هم صحبت می‌کنند و بعد به خانه می‌روند. از اتفاقات روزشان با هم حرف می‌زنند یا مثلا اگر قرار باشد زوج یا اعضای خانواده در مورد موضوعی با هم صحبت کنند، در همین کافه‌ها و رستوران‌های محلی نزدیک خانه‌شان دور هم می‌نشینند و علاوه بر غذا خوردن و ... با هم گفتگو می‌کنند. اما در کشور ما، چنین فرهنگ و عادتی نداریم و رستوران و کافه رفتن صرفا یک تشریفات سرگرم‌کننده و وقت‌پرکن است که خانه‌مان هرکجای شهر که باشد، حتما باید خودمان را به مرکز یا شمال شهر برسانیم. اصولا رستوران و کافه برای ما مکانی برای گذر کردن، خلوت کردن و انزوا است تا مکانی برای نشستن، تجمع و گفتمان!
طبیعتا وقتی فضا برای رفع نیاز فرد به گفتگو و حتی اعتراض کردن، چه در سطح خانواده و چه در سطح اجتماع مهیا باشد و فرد بتواند در کنش‌های مختلف اجتماعی اعتراضاتش را نشان دهد، نیازی ندارد برای این کارها از فضای مجازی استفاده کند.
برای ما فضای مجازی مثل یک بستر و امکان تازه است و خوبی‌ها و بدی‌های خودش را هم دارد که در مواردی شاهد خشونت و حتی رفتارهای زننده و دور از شان انسانی در آن هستیم. البته باید در نظر داشتیه باشیم که در عین حال، در مواردی هم می‌بینیم که فضایی برای گفتگو و اتصال دوباره روابط از دست رفته، پیدا کردن دوستان قدیمی و ... ایجاد کرده است.
در یک کلام، در زندگی حقیقی ما نقصان‌ها و کمبودهایی وجود دارد که فضای مجازی آن را پر می‌کند.

چه کنم بچه‌ام پرخاشگر مجازی نشود؟!

از آنجا که این پدیده یک پدیده اجتماعی است، راهکار برخورد با آن هم باید اجتماعی باشد. اما این حرف به معنی آن نیست که نتوانیم در سطح خانواده خودمان کاری کنیم!
مثلا اگر فردی از نزدیکان‌مان چنین رفتارهایی از خود بروز می‌دهد، باید بتوانیم در خانواده خود با او گفتگو کنیم و علت را ریشه‌یابی کنیم. البته یکی دیگر از مشکلاتی که ما با آن روبرو هستیم، این است که متاسفانه درهای گفتگو حتی در سطح خانواده هم مسدود است!
خانواده‌ها هم درست مثل جامعه نیازمند قانون هستند و وظیفه هر فرد باید تعریف شده باشد؛ اما در بسیاری از خانواده‌ها نه رئیس مشخص است و نه قانونی وجود دارد! والدین هم اگر بخواهند قانونی را اعمال کنند، به زور متوسل می‌شوند!
در صورتیکه اگر پرخاشگری مجازی عضوی از خانواده به خاطر بیماری روانشناختی نباشد، اعضای خانواده باید با او گفتگو کنند که این کار نیازمند توانمندی خانواده است. آنها باید بتوانند به فرد نزدیک شوند، با او صحبت کنند و متوجه اصل مشکل بشوند. مثلا اگر مسئله‌ای در روابط خانوادگی وجود دارد که باعث ناخشنودی و ناخرسندی فرد می‌شود، با همین گفتگوها مشخص می‌شود و خانواده می‌تواند برایش چاره‌جویی انجام دهد.

ارسال نظر شما

login captcha

ممنون نی نی سایت  از مقاله جالب و آموزنده اتون؛ من فکر میکنم فضای مجازی میتونه محیطی برای تمرین ارامش ،ادب و متانت و  مهربانی در طرز صحبت کردن باشه 

2788

پربازدیدترین ها