اولین قدم را برای خودتان بردارید
قبل از هر چیز مهم است که خودتان معلولیت کودکتان را پذیرفته باشید. البته که رسیدن به این مرحله کار سادهای نیست اما اگر به سرنوشت فرزندتان علاقمند هستید، برای پذیرفتن شرایط واقعی او تمام تلاشتان را به کار بگیرید:خودتان را رستم دستان تصور نکنید. شرایط خاص فرزندتان احساساتی مانند احساس گناه، عصبانیت از دست خداوند، غم و ... را در شما ایجاد میکند. سعی کنید به جای سکوت، احساساتتان را با همسر و یا دیگر اعضای آگاه و دلسوز خانواده در میان بگذارید.
در گروههای حمایتی شرکت کنید. بهترین گروه حمایتی برای شما والدینی هستند که شرایطی مشابه دارند و توانستهاند به مرحله پذیرش برسند.
به متخصص مراجعه کنید. اگر با این راهکارها حالتان بهتر نشد، با روانشناس صحبت کنید.
حالا نوبت فرزندتان است
کودک شما به تناسب معلولیتی که دارد، نیازهای خاصی هم دارد. منظور از نیازهای خاص، چیزهای عجیب و غریب نیست و فرزند شما همان نیازهایی را دارد که یک کودک غیر معلول دارد، تنها تفاوت در این است که دوز برخی از این نیازها در کودک شما بالاتر است. برای مثال هر کودکی برای به حرف آمدن نیاز به مصاحبت والدین دارد اما کودک ناشنوای شما علاوه بر مصاحبت نیاز به یک سری کمکهای تخصصیتر هم دارد. و یا فرزند نابینای شما موقع راه افتادن بیشتر از بچههایی که میتوانند ببینند به کمک و مراقبت والدین نیاز دارد، اما آیا کودکی هست که در این مرحله نیاز به مراقبت پدر و مادر نداشته باشد؟پس به طور کلی نیازهای فرزند شما به لحاظ کیفی با نیازهای بچههای دیگر تفاوت ندارد بلکه هر چه هست به تفاوتهای کمی برمیگردد.
حالا که صحبت از نیازهای این کودکان به میان آمد، به چند مورد از مهمترین آنها و کارهایی که شما برای هر کدام میتوانید بکنید اشاره میکنیم:
نیاز به احساس ارزشمندی
کودک شما متوجه است که با بچههای دیگر تفاوتهایی دارد، برای مثال نمیتواند مثل آنها بدود، شیرینزبانی کند و ... . این قبیل مسائل باعث میشوند که او برداشت مثبتی از خود نداشته باشد و کمکم احساس عزت نفسش را از دست بدهد.
چه کار کنید؟
با توجه به سن و شرایط کودکتان، فرصتهایی برای کسب تجربههای مثبت فراهم کنید. برای مثال کارهای کوچکی را به او محول کنید مانند آب دادن به گلدانها و به روی او بیاورید که شادابی گلها مدیون مراقبتهای او است.
نیاز به احساس استقلال
مهمترین مسئلهای که یک کودک مبتلا به ناتوانیهای خاص را آزار میدهد، آن است که نتواند کارهایش را خودش به تنهایی انجام بدهد. این مسئله میتواند پیامدهای منفی زیادی برای فرزند شما به همراه بیاورد، برای مثال عزت نفس او را بگیرد و او را افسرده کند.چه کار کنید؟
با او همدلی کنید اما ترحم نکنید. در همدلی شما در حین اینکه مراقب کودکتان هستید، شرایطی را فراهم میکنید که او استقلال را هم تجربه کند اما وقتی ترحم میکنید دست و پای او را برای مستقل شدن میبندید. خوشبختانه تکنولوژی هم پیشرفتهای خوبی در این زمینه کرده است. در کنار آنها، انجام یک سری کارهای ساده میتواند طعم شیرین استقلال را به فرزندتان بچشاند، برای مثال منطبق کردن چیدمان خانه با شرایط کودک، خرج کردن وقت و انعطاف بیشتر از سوی شما و...
نیاز به ابراز هیجان
کودکان به طور کلی این ویژگی را دارند که در یک چشم به هم زدن از یک هیجان به هیجان متضاد آن تغییر جهت بدهند. این اتفاق در بچههایی که ناتوانیهای خاصی را تجربه میکنند، بیشتر رخ می دهد. اگر این هیجانها به شیوه مناسب بروز داده نشود، میتواند مشکلات زیادی مانند احساس خصومت، پرخاشگری و حتی بیماریهای جسمانی برای کودک ایجاد کند.چه کار کنید؟
شرایطی فراهم کنید که کودکتان بتواند با خیال راحت هیجانات و احساساتش راجع به مسائل مختلف را با شما در میان بگذارد.
نیاز به تعامل اجتماعی
دقیقاً به دلیل اینکه کودک شما یک سری محدودیتهای جسمانی خاص دارد، نیاز او به تعامل اجتماعی بیشتر است. چون محدودیتهای جسمانی به سادگی میتوانند هر کسی را به دام انزوا و احساس طرد شدن بکشانند. حضور در تعاملهای اجتماعی فواید زیادی برای کودک شما دارد؛ مانند اینکه به رشد جسمانی، روانی، شناختی و اجتماعی او کمک زیادی میکند.چه کار کنید؟
در جاهای شلوغ مانند پارک با او بازی کنید و لذت حضور در اجتماع را به او بچشانید. او را در محافل اجتماعی شرکت بدهید. به او دوست پیدا کردن را بیاموزید اما او را به این کار مجبور نکنید.
موقع حضور در اجتماع ممکن است با افرادی مواجه بشوید که برخوردهای مناسبی با فرزند شما نداشته باشند و موجب ناراحتی او بشوند، برای مثال به او خیره بشوند و یا درباره او پچ پچ کنند. قبل از آنکه این برخوردها کودکتان را به انزوا بکشاند چند نکته را به او یاد بدهید:
- دیگران هیولا نیستند، بلکه ناآگاهند.
- هیچ کس نیست که همه او را دوست داشته باشند.
- مقابله به مثل همیشه جواب نمیدهد.
- سکوت هم همیشه جواب نمیدهد.
بهترین راه خلع سلاح کردن چنین آدمهایی است. میپرسید چگونه؟ اولاً با تمرین حفظ آرامش خود و دوماً با فکر کردن به اینکه همه انسانها مشکلاتی دارند اما مشکلات بعضیها مثل او (کودک) آشکار است و مشکلات بعضی دیگر مخفی است، که اتفاقاً کسانی که مشکلات مخفی دارند کمتر از گروه اول به موفقیت میرسند.