به مناسبت 22 آگوست، روز جهانی «فرشته بودن» نینی سایت آغاز به انتشار مجموعه مقالاتی با موضوع زندگی در شهر و شهروندی میکند. مطمئنا خواندن این مطالب به بهبود رفتار ما با دیگران کمک خواهد کرد.
تابهحال چند بار شده که وقتی بعد از باریدن باران، در حال لذت بردن از هوا و زیباییهای هوای مطبوع بارانی هستید، با عبور خودرویی و پاشیدن آبهای گلآلود به لباسهایتان حسابی کلافه و عصبانی شوید؟ چند بار پیشآمده که خودتان یا راننده خودرویی که در آن نشستهاید، محکم روی ترمز بکوبد، چون کسی چراغقرمز را رد کرده یا عابری از روی نردههای پریده وسط خیابان؟ چند بار شده که با دیگران بر سر حقوحقوقتان در صف دعوا کردهاید و چه قدر مجبور شدهاید به دیگران جایگاهشان را گوشزد کنید یا درنهایت دلخور و کلافه از حق خود گذشتهاید؟
حتما میتوانید به این لیست بلندبالا، انبوهی دیگر از جملهها و موقعیتهایی اضافه کنید که در آن با آدمها درگیر شدهاید، رفتارهایی دیدهاید که شما را عصبانی کرده و احتمالا زیاد هم گفته یا شنیدهاید که ما فرهنگ نداریم، یا بلد نیستیم در شهر زندگی کنیم یا هزار و یک جمله شبیه به این.
اما واقعا ما چه چیز را بلد نیستیم؟ مشکل از کجا است؟ زندگی در شهر همین است و مشکل از آنهایی است که بیخود حرص میخورند یا اینکه میتوان بهتر و راحتتر هم کنار هم زندگی کرد و دائم درگیر نشد یا حرص نخورد یا حتی دعوا نکرد؟
شهروندی، همهوقت، همهجا
خیلی از افراد، شهروندی را معادل افرادی میدانند که در شهر زندگی میکنند. یعنی همینکه به شهر بیایید و در شهر زندگی کنید، یک شهروند بهحساب میآیید. اما درواقع کسی که در شهر زندگی میکند، یک شهرنشین است و هنوز چند قدمی با شهروند شدن فاصله دارد. شهروندی، آدابی دارد، رسم و رسوم خاص خودش را دارد، تعریف و قاعده و قانون دارد و خلاصه، مجموعهای از رفتارها، قوانین، اصول و جملات، شهروندی را میسازند.
موقعیتهایی که لازم است برای آنها بهعنوان شهروند آمادهباشیم، خیلی زیاد به ما نزدیک هستند، درواقع هرلحظه از زندگی خود را که در شهر سپری کنیم، با شهروندی سروکار داریم؛ وقتی در تخت خود خوابیدهایم حتی، اینکه عابرین خیابان بلندبلند داد نزنند، رانندههای خودرو، صدای ضبط خود را کم کنند، همسایهها مهمانی پرسروصدا نداشته باشند و .... لازم است، وگرنه نمیتوانیم بخوابیم.
وقتی از در خانه بیرون میآییم، اینکه راهروی خانه را تمیز و خالی از زباله ببینیم و جلوی در خانه خودرویی پارک نکرده باشد که بتوانیم از خانه بیرون برویم، از نیازهایی هستند که به شهروندی مربوط میشوند. وقتی میخواهیم به سر کار یا خرید برویم، اینکه به خاطر دعوای دو نفر خیابان بند نیامده باشد، دیگران نوبت ما را برای سوارشدن به تاکسی، اتوبوس یا مترو رعایت کنند و ... برای بهموقع رسیدنمان لازم است و باز به شهروندی مربوط میشود.
بنابراین، همهجا و هرلحظه، با شهروندی سروکار داریم.
چند اصل اولیه اساسی
شهروندی، با همه جنبههای زندگی ما در ارتباط است، بنابراین، مصداقهای فراوانی را میتوان برای آن مطرح کرد، مصداقهایی که به ارتباط ما با انواع آدمها در موقعیتهای متفاوت مربوط میشود.
شاید به نظر پیچیده برسد، اما در حقیقت، همه این مصداقها و رفتارها، بر پایههایی قرار دارند که خیلی زیاد و پیچیده نیستند. اگر این پایههای اساسی را بتوانید در رفتار خود در نظر بگیرید و در آموزشهای خود به فرزندتان بیاموزید، کار خیلی راحتتر خواهد شد و خودبهخود در رفتارهای روزمره، موثر خواهند بود.
درواقع با رعایت اصول اولیهای که در شهروندی اهمیت دارند، خودبهخود در موقعیتهای مختلف، رفتار متناسبی نشان داده میشوند.
- حقوق همه باهم برابر است. حقی که من برای خودم قایل هستم و انتظار دارم دیگران آن را رعایت کنند، باید برای دیگران هم قایل شوم.
- حریم خصوصی، فاصله فیزیکی متناسب، رعایت ادب و احترام در کلام و .... در ارتباط با سایرین اهمیت زیادی دارد.
- حد آزادی رفتاری افراد، آزار ندادن دیگران است. به همین نسبت، برای دیگران هم میتوان حد آزادی قایل شد.
- حفظ محیط زندگی که در آن شریک هستیم، ازنظر نظافت و زیبایی رفته تا حفظ طبیعت، بر عهده همه است، چراکه همه به این محیط برای زندگی نیاز داریم.
بد نیست بدانید در مرداد 96، یعنی همین چند روز قبل سرکار خانم شهیندخت مولاوردی که پیشازاین در معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری دولت یازدهم مسئولیت داشت، حالا یعنی در دولت دوازدهم مسئولیت جدیدی دارد با عنوان: دستیار رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی.
به نظر میرسد وقت آن است که همه باهم بیشتر و جدیتر به موضوع وظایف و حقوق شهروندی آگاه شویم.
با سلام ممنون از مقاله خوبتون
به نظر بنده اگر هر فردی همونقدر که برای سلامت و مراقبت از وسایل و ابزار های زندگیش مثل لباس هاش , تلفن همراهش ارزش قائل هست برای یک شهروند اطراف خودش و حال اون هم ارزش قائل باشه . باعث میشه همه از کنار هم بودن راضی و خوشحال باشیم.
مقاله خوبی بود
رشته من هم امور اجتماعی هست و این مقاله رو دوست داشتم♥♥♥