والدین، هر دو، در تربیت، آموزش و رشد فرزند خود سهم دارند. این جملهای است که کمتر کسی با آن مخالفت میکند. با این وجود، بر سر این که هر یک از والدین، در این امور چه میزان سهم دارد، توافق مشخصی وجود ندارد و حتی اختلافنظر در این زمینه فراوان هم هست.
سهم الگویی که با آن بزرگ شدهاید
به آنچه انجام میدهید دقت کنید
سعی کنید نسبت به رفتار خود آگاه باشید و ببینید رفتارتان در موقعیتهای مختلف دقیقا بر چه اساسی هستند. آیا فقط یاد گرفتهاید اینطور باید رفتار کرد؟ یا به آن فکر کردهاید و این روش را انتخاب کردهاید؟ یا در حال سنجیدن این رفتار هستید تا الگوی مناسب خود را پیدا کنید؟
هماهنگ باشید
هر الگویی که انتخاب کنید و به هر شکلی که تقسیم وظایف والدگری داشته باشید، هماهنگی را از یاد نبرید. عدم هماهنگی، علاوه بر این که باعث دعوا و مشاجره و در نتیجه احساس ناامنی در فرزند شما میشود، باعث میشود که او دقیقا نیاموزد که چه رفتاری باید داشته باشد، قوانین خانه چه هستند و این که از او چه انتظاری میرود. در چنین شرایطی والدین اغلب از عهده مدیریت فرزند خود برنمیآیند و به خصوص با رسیدن او به نوجوانی دچار مشکل میشود.
تمرین کنید:
از مواردی که به عنوان راهنما در تقسیم وظایف میتوان به کار برد، نوشتن لیستی از است. همه ما، در هر جایگاهی که باشیم، در شبانهروز 24 ساعت زمان داریم. بنابراین باید زمان خود را بین این سه دسته نیاز در خانواده تقسیم کنیم.
- هر کدام (والدین)، یک کاغذ سفید بردارید و روی آن سه ستون بکشید. و بالای آنها بنویسید: نیازهای شخصی، نیازهای خانوادگی و نیازهای فرزندان
- سعی کنید به خودتان زمان بدهید و جدا جدا، ستونها را پر کنید. بهتر است تا پایان نوشتن، لیستهایتان را با هم مقایسه نکنید و روی لیستهای هم تاثیر نگذارید.
- زمانی را برای مقایسه تعیین کنید: مثلا دو روز دیگر. در غیر اینصورت، ممکن است هفتهها بگذرد و لیستها ناتمام باشند.
- وقتی زمان مقرر رسید، لیستها را کنار هم بگذارید. در ستون نیازهای خانوادگی و نیازهای فرزندان، چهقدر تشابه و اختلافنظر دارید؟ تشابهها را مشخص کنید. در این موارد، توافقی دارید که خب، در بسیاری از موارد کمککننده خواهد بود. اختلافنظرها بر سر چیست؟ در مورد آنها با هم صحبت کنید و منظور خود را توضیح دهید. گاهی با صحبت در مورد اختلافها به این نتیجه میرسید که در واقع منظور هر دو یکی است، فقط متفاوت بیان شدهاند.
- مواردی هستند که در آنها، اختلافنظر جدی است. در این موارد باید صحبت کنید و به یک نتیجه واحد برسید. در مواردی شاید لازم باشد معامله کنید: شما یک مورد از لیست او را بپذیرید تا در عوض، او هم یک مورد از لیست شما را بپذیرد! در این میان، نفع فرزند شما از همه چیز مهمتر است.
- نگاهی به لیست نیازهای شخصی بیاندازید. هر کدام چهقدر از وقت خود را صرف نیازهای شخصی خود میکنید؟ آیا تعادلی مشابه در تنظیم وقت و انرژی خود بین این ستون میبینید؟ یا به عنوان مثال، مادر همه زمان خود را صرف نیازهای فرزندان کرده و پدر همه را صرف نیازهای خانواده؟ هر دو باید سهمی برای نیازهای خانوادگی، سهمی برای فرزند و سهمی هم برای خود در نظر بگیرید.
- میتوانید نموداری دایرهای رسم کنید و ببینید هر کدام از والدین، چهقدر به نیازهای خود،چهقدر به نیازهای خانواده و چهقدر به نیازهای فرزند خود ميتواند رسیدگی کند. سعی کنید نمودارهایتان دارای نسبتهای مشابه با هم باشد. در اینصورت،به احتمال زیاد همه راضیتر خواهند بود.
پیشفرضتان سهم برابر باشد
بهترین حالت این است که در تقسیم وظایف مربوط به فرزند و رسیدن به تعادل بین نیازهای فرزند، خانواده و شخص، حق برابر بین والدین در نظر گرفته شود. حق برابر به این معنا نیست که در همه امور مثل هم رفتار کنید، بلکه معادلها را پیدا کنید و آنها را برابر هم قرار بدهید.
توانمندیها و ضعفهای دو طرف و نیز علاقهها را در تقسیم کارها در نظر بگیرید. ممکن است پدر حوصله یا توانایی بیشتری برای کمک به درسها داشته باشد و مادر، توانمندی بالاتری در آموزش اصول اخلاقی از طریق ساختن داستانهای قبل از خواب. در مورد کودکی که اضافه وزن دارد و نیاز به کاهش وزن، جز نیازهای او است، ممکن است مادر حوصله بیشتری برای پخت غذاهای سالم و تنظیم کالری مصرفی داشته باشد و پدر بیشتر دوست داشت باشد او را در ورزش همراهی کند.
در تصمیمگیریهای مهم، سهم دو طرف را مساوی بدانید و بهترین را برای فرزند خود در نظر بگیرید. تحصیلات بیشتر، گذراندن زمان بیشتر با فرزند، درآمد بالاتر، دلسوزتر بودن و .... دلایل خوبی برای محروم دانستن والد دیگر از حق نظر دادن و مشارکت داشتن، نیستند.