نینی سایت: المپیک ریو و اتفاقات آن باعث شد ما نیز به نوبه خود سعی کنیم از دیدگاه علمی به بخشی از وقایع آن بپردازیم. شکستهایی که در این تورنمنت جهانی نصیب ورزشکاران ما شد، شاید خارج از حد تصور و توقع نبود اما از آنجایی که شکست همیشه تلخ است، تحمل و عبور از آن کار چندان سادهای نبود، چه برای ورزشکاران و چه برای هوادارانی که با هزار امید پای تلویزیونهای خود مسابقات را دنبال میکردند. همین سختی باعث شد که ما شاهد برخی رفتارها از سوی ورزشکاران و هواداران آنها باشیم. رفتارهایی مانند ناسزاگویی یک ورزشکار بعد از باخت در مقابل حریفش یا فحاشی در صفحه یک بازیکن خارجی و نظایر آن.
به همین دلیل از محمد رضابیگی، روانشناس بالینی میخواهیم تا درباره فرآیند سختی شکست و نحوه برخورد صحیح با این شرایط برایمان صحبت کند. توضیحات او را در ادامه میخوانید؛
هدفگذاری درست، رمز پیروزی!
هر کسی که وارد دنیای حرفهای از جمله ورزش میشود، هدفی دارد و برای همین هدف تلاش میکند که در نهایت یا به آن میرسد یا شکست میخورد. وقتی موفقیت به دست میآید، یعنی همه چیز خوب پیش رفته اما وقتی به شکست یا ناکامی به هر دلیلی منتهی شود، طرز تلقی و برخورد انسان با این موضوع به شناخت او و مسیری که برای رسیدن به هدف طی کرده، برمیگردد. مسیری که از لحظه هدف گذاری آغاز و به این نتیجه منتهی شده است.اگر برای کسی هدف فقط مدال و رسیدن به عنوان و مقام در سطح کشوری یا جهانی باشد، شکست مساوی از دست رفتن همه چیز است! در این شرایط حال او مانند کسی است که عزیزی را از دست داده است و جز آرزوی صبر برای او کار دیگری نمیتوان انجام داد! اما میتوان در ابتدای کار، با هدفگذاری درست جلوی این اتفاق را گرفت.
واکنشهای متفاوت
در المپیک ما شاهد واکنشهای مختلف از سوی ورزشکاران دنیا در مواقع شکست بودیم. تاثر شدید و ناراحتی عمیق بعضی از آنها رد مقابل شکست، جزو تصاویر رایج در فضای مجازی بود. تاثیری که گاهی به اشکریختن هم ختم میشد و شادی و شعف از پیروزی واکنشهای طبیعی بودند. اما میخواهم به دو واکنش دیگر بپردازم و آنها را برایتان شرح دهم: اول کسانی بودند که شکست میخوردند اما خیلی متاثر نمیشدند و با ماجرا منطقی کنار میآمدند. دوم هم دستهای بودند که شکست میخوردند و ناراحت نمیشدند اما تظاهر به گریه و ناراحتی شدید میکردند! اما چرا واکنشها این دو دسته این همه با هم متفاوت است؟
ورزشکاران حرفهای چه میکنند؟
در مورد دسته اول باید بگویم که وقتی برای کسی هدف، موفقیت، به صورت کلی باشد، این موفقیت میتواند شاخههای مختلف و شکلهای گوناگونی پیدا کند. مانند پیشرفت نسبی در رشته خود، مطرح کردن نام کشور در جهان، تقویت فدراسیون و اعتباربخشی به آن و... در حقیقت، اهدافزیادی غیر از مدال در ورزش مطرح است که ورزشکار میتواند به آنها توجه کند. چنین ورزشکاری اگر با شکست روبهرو شد، آن را یک گام برای پیروزی تصور میکند، در همان شکست پیروزیهایی برای خود متصور است و همه چیز را تمام شده نمیداند. یکی از ورزشکاران در مصاحبهای که انجام داد ابتدا از خودش انتقاد و اعتراف کرد که ایرادهایی داشته که باعث شکستش شده است و در نهایت در پایان صحبتهایش گفت که فقط 10 روز قبل از مسابقه فهمیده بود که در تیم حضور خواهد داشت و به همین دلیل آمادگی کافی را نداشت! جالب این بود که او ابتدا به ایرادهای خودش پرداخت و بعد شرایط را در این نتیجه موثر دانست. چنین کسی حتما در آینده موفق خواهد بود. این خصوصیت یک ورزشکار حرفهای است که صرفا به مدال و عنوان قهرمانی فکر نمیکند و این طرز تفکر باید در جامعه فرهنگسازی و همهگیر شود.
همیشه به دنبال تایید دیگران
اما در مورد دسته دوم میتوان گفت که گاهی تربیت و طرز تفکری که از کودکی در فردی شکل گرفته، باعث میشود که فقط رضایت دیگران برایش مهم باشد و اگر مدالی میآورد، به خاطر تعریف و تمجید دیگران است. این افراد همان کسانی هستند که وقتی موفق نمیشوند، تظاهر به ناراحتی میکنند تا باز هم هواداران و دیگران را از خودشان راضی نگه دارند.
هواداران ناراضی
هککردن سایت جهانی فدراسیون یا فحاشی در صفحه مجازی فلان بازیکن خارجی که تنها جرمش این است که تیم ما را برده و کارهای هیجانزده این چنینی از سوی هواداران باعث زیر سوالرفتن اعتبار فدراسیون و وجهه کشورمان در سطح جهانی خواهد شد. درست است که در مورد بهداد سلیمی ناداوری و حق کشی انجام شد اما ما باید تمرین کنیم که در مواجهه با هر امری به جای واکنشهای هیجانزده که در نهایت به ضرر خودمان تمام خواهد شد، به صورت منطقی برخورد کرده و به دنبال راهحل برایشان باشیم.
🙄