2783
روز جهانی اوتیسم در کنار خانواده‌های اوتیسمی/ این تکه آبی رنگ پازل

روز جهانی اوتیسم در کنار خانواده‌های اوتیسمی/ این تکه آبی رنگ پازل

1395/01/15 بازدید3286

نی‌نی سایت: دیروز روز آنها بود و خانواده ‏ها همچنان چشم انتظار روزهای بهتری برایشان هستند؛ روز جهانی اوتیسم(در خود ماندگی). چشم که باز می‏ کنم، صفحه اینستاگرام لادن طباطبایی، بازیگر سیما و سینما را می‏ بینم که با درد مادرانه ‏ای از دخترش نوشته که مبتلا به اوتیسم است و از همه کارهایی که درباره این بیماری نشده، گلایه می‏ کند. البته این تنها مساله او نیست. مساله همه خانواده ‏هایی است که کودکان‏شان درگیر بیماری اوتیسم هستند. بیماری که روز به روز شمار آن در جامعه بیشتر می‏ شود و هنوز اطلاع‏رسانی درست و کاملی درباره آن انجام نشده و شمار زیادی از کودکان را دربرمی‏ گیرد که آینده نامعلومی‏ دارند.

 

سراغ زندگی خود برویم یا نه؟

کیانا، یازده ساله است. مادرش از کارشناسان روانشناسی و یکی از کارشناسان انجمن اوتیسم ایران است. رفتاردرمانی و مددکاری خوانده و دکترای مشاوره را به خاطر بیماری دخترش رها کرده است. البته دوباره شروع به تحصیل کرده و پسری سالم دارد. او می‏ گوید: «برای اوتیسم مرکز جامع نگه‏داری نداریم (فقط یک مرکز کوچک «نیلوفر» در محمدشهر کرج) که بچه ‏ها مجبورند در این‏گونه مراکز بمانند.» به‏ نظرش به خانواده ‏هایی که بچه‏ هایشان را در مراکز بهزیستی رها می ‏کنند و به سراغ زندگی خود می ‏روند، نمی ‏توان خرده گرفت. بعضی خانواده‏ ها هستند که تنها یک فرزند اوتیسمی دارند و نگه‏داری از آنها در محیط خانواده چندان راحت نیست.
 

بچه های اوتیسمی وقتی الگوی خواهر و برادر خود می‌شوند، مشکل خانواده‌ها چندبرابر می‌شود


بعد می ‏گوید: «پسرم سالم است. اما مشکل خانواده‏ ها این است که بچه ‏های سالم هم از خواهران و برادران اوتیسمی خود الگو می‏ گیرند. مثلا وقتی کیانا دو سالگی در شلوارش ادرار می‏ کرد و من به خاطر شرایطش از او خرده ‏ای نمی‏ گرفتم برای پسرم قابل درک نبود. این بود که او هم وسط پذیرایی ادرار می‏ کرد! وقتی بیماران اوتیسم الگو می ‏شوند، ماجرا سخت ‏تر خواهد شد.» کوروش برادر کیانا معتقد است چون خواهرش مریض است و مورد توجه پدر و مادر قرار می گیرد، او هم می ‏خواهد مریض شود! 

 

معاشرت با کودک اوتیسمی

برای کیانا پرستار جداگانه ‏ای استخدام کردند تا کمتر با کوروش در معاشرت باشد. مشکل رفتاری و عقب ‏ماندگی کیانا روی کوروش هم تاثیر مستقیم می‏ گذاشت. گودرزی می‏ گوید: «اوتیسم دردسر است؛ چون روی قیافه بیمار تاثیر ندارد اما از درون شما را متاثر می ‏کند. بارها از خودمان می‏ پرسیم بعد از پانزده ‏سالگی چه باید کرد؟ حتی نمی‏ شود این کودکان را به مراکز سپرد.»
مراجعان یکی یکی جمع می‏ شوند. برایم عجیب است که چرا این بیماری یکباره ظهور و بروز پیدا می‏ کند؟ یکی از کارشناسان می‏ گوید: «پیش از این هم اوتیسم بود. بعد از یکی دو برنامه تلویزیونی، مدام تماس می‏ گرفتند برای ارزیابی. اوتیسم بود، اما شناسایی نشده بود. ما اوتیسمی‏ های چهل‏ ساله داریم که تازه دو ماه است به این‏ مرکز مراجعه کرده ‏اند؛ مگر می‏ شود در چهل سال نبوده باشد؟ لابد تصور می‏ کردند تا حالا که طرف، عقب ‏مانده بوده. اغلب بیماران اوتیسم، مبتلا به یکی دو بیماری دیگر به صورت همزمان هم هستند.»
گودرزی، کارشناس انجمن اوتیسم، می‏ گوید علت بروز اوتیسم، بیش‏تر شیمیایی است و بعد، ژنتیکی. از هفتصد عضوی که در این انجمن وجود دارد، تنها سه چهار مورد به علت ازدواج فامیلی بچه‏ هایشان اوتیسمی‏ شده ‏اند. نرسیدن اکسیژن به مغز هم دلیل دیگر این بیماری است. حتی چند ثانیه تاخیر در رسیدن اکسیژن، اوتیسم ایجاد می‏ کند. ریزگردهای معلق در هوا، نویز گوشی‏ ها، پارازیت‏ ها، نقش بالای پدر و مادر و به ‏خصوص سن بالای پدر در بروز این بیماری موثر است. اما یکی از مشکلات عمده بیماران اوتیسم، ابتلای آن‏ها به تشنج است. این تشنج، بیش‏ترین آسیب را به آموزش آن‏ها وارد می‏ کند. بیماران آموزش می‏بینند، اما با یک تشنج همه چیز پاک می‏ شود. 
گودرزی می‏ گوید: «اوتیسم، مثل سرطان ناشناخته است. حتی در غربال‏گری هم شناخته نمی‏ شود؛ مگر این‏که مبتلا به سندروم شکننده ایکس باشد. به نظرم اولین کاری که باید خانواده ‏ها بکنند، این است که یکصدا باشند. مقصریابی نکنند. صبوری کنند. با صبر می‏ توان با اوتیسم کنار آمد. درگیری‏ های ذهنی کند و تند کودکانشان را باید بشناسند. از همه باید حمایت بخواهند به ‏خصوص از شورای شهر. آموزش جمعی باید انجام بشود. بهزیستی هم نباید پا پس بکشد. بیایید جامعه و تصوراتش را رها کنیم.
 

مدرسه دخترانه برای کودکان اوتیسم نداریم

 

مدرسه دخترانه برای کودکان اوتیسم نداریم

کیانا مدرسه عادی نمی ‏رود. مادرش می‏ گوید که اوتیسم مدرسه دخترانه ندارد: «بچه‏ های ما با ناشنواها یک‏جا هستند. این باعث شده فرزند من که تازه یاد گرفته چندکلمه ‏ای صحبت کند، باید از سوی معلمی آموزش داده شود که خودش ناشنواست و انگار نه انگار که ما سعی کرده ‏ایم چندکلمه‏ ای یاد بدهیم و دوباره به نقطه صفر رسیده ‏ایم.» اما عده ‏ای مثل همین خانواده ‏ها و اعضای انجمن اوتیسم، بر خلاف همه کارهایی که تا امروز انجام نشده، خودشان کارهایی می ‏کنند. لباس بنفش اوتیسم به تن کرده و می ‏گوید: «بیلبوردهای شهری راه انداخته ‏ایم. نگرانی ما از ترس آینده بدون پدر و مادر فرزندان مبتلا به اوتیسم است. فرزند طلاق مبتلا به اوتیسم برای بچه‏ هایی که تغییر فصل و محیط، کوچک‏ترین بو، رویشان اثر می ‏گذارد فاجعه ‏ای است.»
خانواده‏ ها اما گلایه ‏شان از تکرارهاست. تکرار، که یکی از علائم بیماران اوتیسم است. مادر کیانا می‏ گوید: «یازده سال است هر روز صبح تا شب، دخترم موزیک «چرا و چیه» گوش می‏ دهد. به نظرتان می‏ شود این رفتار را تحمل کرد؟ کودک من نمی‏ تواند بِجَوَد و می‏ بلعد. هر چه کم‏تر خانه باشم، بیش‏تر می ‏توانم رفتارهایش را تحمل کنم. از صبح تا شب راه می ‏رود. بیماران اوتیسم به تکرار و کلیشه دچارند. البته هر یک به نوعی. از طرفی ارتباط چشمی‏ با شما پیدا نمی ‏کنند. روی نوک انگشت‏ هایشان راه می ‏روند. ضمایر و افعال را اشتباه می‏ کنند. ارتباط اجتماعی‏ شان صفر است؛ دست نمی ‏دهند و خجالت می‏ کشند. معمولا با سایه ‏ها ارتباط می‏ گیرند.» داروی مشخصی برای این بیماری وجود ندارد. 

 

چه باید کرد؟

شاید بتوان این بچه‏ ها را به دو دسته تقسیم کرد؛ آموزش‌پذیر و آموزش‌ناپذیر. آنهایی که آموزش‌پذیر هستند نیاز به مراکزی دارند که آموزش ‏های لازم برای آینده کاری به آنان داده شود، اما آموزش‌ناپذیرها هم باید حمایت شوند و مراکزی برایشان ایجاد شود که بتوانند باقی عمر را بعد از پدر و مادر در آن مرکز زندگی کنند. مینا که خواهرش مبتلا به اوتیسم است، می ‏گوید: «اگر سازمان‏ ها اطلاع‏ رسانی کنند تا اوتیسم شناخته شود، 10 سال بعد همه خانواده‏ ها امید و دلگرمی خواهند داشت. باید مرکز جامع توانبخشی مختص اوتیسم وجود داشته باشد. این بچه ‏ها می‏ توانند کار کنند، مثل همان دو اوتیسمی گرگانی‏ که نامه ‏رسان شدند.»

ارسال نظر شما

login captcha

خوشبختانه تحولاتي در درمان اوتيسم در حال وقوع هست كه اميدوارم نتايج باليني را هم بگذراند و وارد چرخه بازار شود. بايد اميدوار بود

خواهرزاده 13 ساله من مبتلا به اتیسم حتی در به اصطلاح مهد تمدن دنیا هم نتوانسته پیشرفتی داشته باشد و حتی برای نگهداری با مشکل مواجه است. کاش سازمان های مرتبط برای این طفل های بی گناه متخصصین بیشتری تربیت کنند و با هزینه های تحت پوشش بیمه در اختیار خانواده ها برای همراهی قرار دهند. این بیماری از نظر من که از نزدیک دیده و شنیده ام کمتر از سرطان نیست بلکه بارها و بارها فجیع تر و دردآورتر است.
اختلال اوتیسم توسط علم پزشکی روز در جهان دارای مولفه ژنتیک شمرده می شود.
آیا راهی برای پیشگیری نیست؟
خدایا هیچ پدر و مادری رو با بیماری فرزندش امتحان نکن. الهی آمین.
2788

پربازدیدترین ها