2783
درد دل‌های مامان/به خاطر نی‌نی آرایشگر هم شدم!

درد دل‌های مامان/به خاطر نی‌نی آرایشگر هم شدم!

1394/12/07 بازدید1297

 بعدازماجراهایی که برای چیدن ناخن پسر شش ماهه‌ام داشتم، به پروسه جالب دیگری برخوردم: اصلاح موی سر شازده کوچولو. البته اصلاح موی سر به خطرناکی و بغرنجی ناخن گرفتن نیست و چند روز یک‌ بار هم نیاز به اصلاح  ندارد، ولی خب چیزی هم نیست که بشود تا همیشه به حال خودش گذاشت. نوزاد اگر دختر باشد که به نظر من اصلا مشکلی به نام اصلاح مو به وجود نمی‌آید، چون اکثر خانواده‌ها دختر کوچولوهای ناز را با موهای بلند می‌پسندند. اما نوزادان پسر به دو دسته تقسیم می‌شوند؛کوچولوهای کچل به دنیا آمده، یا مثل شازده ما با موی مشکی ونیمه‌پرمتولد شده. که اکثرا درناحیه پیشانی هم کلی کرک دارند و کم‌کم شروع به ریختن می‌کند. البته همه اطرافیان و حتی دکتر هم به ما می‌گفتند که این مو می‌ریزد و بعدا دوباره موی اصلی و جدید رشد می‌کند. تاحدود دو ماه بعد از به دنیا آمدنش هم روند ریزش را به چشم خود دیدیم و فکر می‌کردیم سام تا چند وقت دیگر کچل می‌شود، کم‌کم از سمت شقیقه‌ها و وسط سر، موها کم‌پشت شدند و کله کوچولوی پسر‌مان منظره جالب و بانمکی پیدا کرد. شوهرم روزی چندبار با نگرانی از مادرم می‌پرسید:" سام که داره کچل میشه، چیکارش کنیم؟" و مامان برای بار هزارم می‌گفت" اشکال نداره، موی همه نوزادها می‌ریزه، دوباره رشد می‌کنه". کار به جایی رسید که در نوبت دوم چکاپ سام، همسرم از دکتر پرسید که با ریزش موی پسر‌مان چکار کند و دکتر زد زیر خنده که:" چه بابای نگرانی، از الان ناراحت خوشتیپی این آقا خوشگله هستی؟ این روند کاملا طبیعیه و جای نگرانی نیست".

بعد از حدود دو ماه و نیم از شدت قابل مشاهده ریزش موها کم شد، کرک‌های روی صورت هم کاملا ریختند و پوست سفید و صاف  سام خودش را نشان داد. درست است که هنوز مثل همه آدم‌های دیگر، تارهای موی سامی روی بالشت و تشک دیده می‌شود، ولی نه تنها از شدت ریزش آن کاسته شد، که موهای مابقی نقاط سرش رشد طولی قابل توجهی دارند. موهای جلوی سر به شکل سه گوش و وسط سر به سمت دو تا گوش،حسابی رشد کرده بودند. با بلندتر شدن موها متوجه شدیم که حالتش لخت نیست و مثل باباش کمی مجعد است. ظاهر کوچولوی من، کلی بانمک شده بود و گاهی حسابی می‌خندیدیم. درقسمت هایی کاملا پوست سرش مشخص بود و در قسمت‌هایی دیگر می‌شد موها را بست. هرچه می‌گفتم ظاهر سامی نامرتب شده و ژولیده به نظر می‌آید، هیچکس موافق نبود؛ همسرم و پدر و مادرم می‌گفتند بچه است دیگر،همین‌طوری خوشگله، به موهاش چه کار داری؟! تا جایی که موهایش از بالای پیشانی به چشم ها رسید و از اطراف، از بالای گوش‌هایش بیرون زد... پدرم هم حرف درستی می‌زد؛ می‌گفت هیچ آرایشگاهی نوزاد پنج ماهه قبول نمی‌کند، باید خودمان موهایش را کوتاه کنیم. ازطرفی هم، همه می‌ترسیدند که به خاطر تکان دادن زیاد سرش، قیچی خدایی نکرده به چشم و گوش و هر جای دیگرش آسیب بزند. هرکس پیشنهادی می‌داد؛ یکی گفت وقتی خواب است خیلی آرام جلوی موهایش را که خیلی بلندشده، سریع بچینید. اما اصلا نمی شد، چون به محض این که دست به سر و صورت بچه ببری، بیدار می‌شود و تازه به نظرم خطرناک تر هم هست. این راه حل را قبول نکردم و مدام غر می زدم که باید موهایش مرتب شود و اطرافیان می‌گفتند که زیادی حساسم و اهمیتی ندارد، همین‌طوری هم خوب است. پریروز داشتم آخرین عکس‌هایی که با گوشی از سامی گرفته بودم را نگاه می‌کردم که دیدم خیلی بانمک و خوشگل است و کلی قربان صدقه‌اش رفتم اما خب! بی شوخی با این موهای ژولیده مثل کتک‌خورده‌ها به نظر می‌آمد و کلی تیپ پسر مرا زیر سوال برده بود پس باید فکری می کردم. درست مثل زمانی که اراده کردم و در یک لحظه تصمیم گرفتم ناخن هایش را خودم بچینم تا غائله ختم شود، این‌بار هم تصمیمم را گرفتم. وقتی بعدازظهر مامان آمد، ملافه سفید و قیچی را روی میز دید و پرسید این‌ها چیه؟ بدون این‌ که بگذارم حرف خاصی بزند تا پشیمان شوم، چهارپایه را داخل حمام گذاشتم، سامی را دادم بغل مامان، ملافه را به گردنش بستم و گفتم می‌خوام موهاشو کوتاه کنم. از آنجایی هم که اصلا دوست نداشتم مثل همه پسربچه‌هایی که دیده بودم، جلوی موهای پسرم کاملا گرد و یکدست روی پیشانی بریزد، با اعتماد به نفس کامل درست عین آرایشگرها، دستم را لای موهای ظریف نرمش کردم و رو به بالا کشیدم و اضافه‌ها و بلندی‌های مو را از لای انگشت‌های خودم با قیچی چیدم. پسرکوچولوی ما هم کلی همکاری کرد و در طول کار، ناآرامی نکرد و تکان خاصی هم نخورد. مامان هم مدام می‌گفت:« حواست باشه، مواظب باش، قیچی نره تو سرش، قیچی نره توچشمش...» وقتی اصلاح تمام شد کلی بوسش کردم و از نتیجه کارم خیلی راضی بودم. بعد، ازقیافه مرتب و جدیدش یک عکس خوشگل گرفتم و برای باباش که اتفاقا سفر بود، فرستادم. به همه مامان‌ها پیشنهاد می‌کنم تا جایی که امکان دارد، کارهای مربوط به کوچولوها را خودشان انجام دهند. قبول دارم که این مدل کارها برای اولین بار کمی سخت و دلهره آور، ولی واقعا لذت‌بخش هستند.

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها